نقش تنظیم شناختی هیجان در ایده پردازی خودکشی نوجوانان

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 166

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CEDP05_031

تاریخ نمایه سازی: 24 مهر 1401

چکیده مقاله:

خودکشی پدیده ی اجتماعی مهمی است که می تواند سلامت روانی جامعه را به خطربیاندازد. به عبارت دیگر، میزان خودکشی و اقدام به خودکشی را می توان از مهم ترینشاخص های بهداشت روانی افراد دریک جامعه به حساب آورد. این پژوهش با هدف بررسی،نقش تنظیم شناختی هیجان در ایده پردازی خودکشی نوجوانان انجام شد. روش اینپژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. برای انجام پژوهش حاضر تعداد ۲۳۰ نفر از دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم در شهر تهران در سال تحصیلی ۹۹ _ ۱۴۰۰ ، به صورتنمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز این پژوهش ازدو پرسشنامه ایده پردازی خودکشی بک (۱۹۷۹)، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی وکرایچ (۲۰۰۱) استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد در همبستگی پیرسون راهبردهایتمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاه پذیری باتمایل به مرگ، آمادگی برای خودکشی و تمایل به خودکشی رابطه منفی و معنادار دارد اماراهبردهای پذیرش، خود سرزنش گری، نشخوارگری، فاجعه سازی و دیگر سرزنش گری باتمایل به مرگ، آمادگی برای خودکشی و تمایل به خودکشی رابطه مثبت و معناداری دارد.نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که زیرمقیاس های تنظیم شناختی هیجانسرزنش خود، پذیرش، نشخوار فکری، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی،ارزیابی مجدد مثبت، دیدگاه پذیری، فاجعه سازی، سرزنش دیگران ایده پردازی خودکشیرا پیش بینی می کند. از یافته های این پژوهش استنباط می شود که یکی از عوامل مهمدر ایجاد ایده پردازی خودکشی در نوجوانان استفاده از راهبردهای منفی تنظیم هیجان درشرایط استرس زا می باشد. بنابراین، باید در مداخلات درمانی توجه ویژهای به راهبردهایتنظیم هیجان به خصوص راهبردهای منفی از قبیل سرزنش گری خود، نشخوارفکری وفاجعه سازی صورت گیرد.

نویسندگان

لیلا اصغری وروجنی

دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه یزد

علیرضا بخشایش

دانشیار، گروه آموزشی روانشناسی عمومی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه یزد

فهیمه دهقانی

دانشیار، گروه آموزشی روانشناسی عمومی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه یزد