چند مولفه پسااستعماری در رمان موسم الهجره الی الشمال طیب صالح

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 152

فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ISLAH-1-2_010

تاریخ نمایه سازی: 16 مهر 1401

چکیده مقاله:

نظریه پسااستعماری و ادبیات تطبیقی، هردو فرامرزی و فرافرهنگی اند و با «دیگری» ارتباطی ناگسستنی دارند. ادوارد سعید، هومی بابا و گایاتری اسپیواک نظریه پردازان مطالعات پسااستعماری در درجه نخست، تطبیق­گرانی بنام بوده و هستند. رمان موسم الهجره الی الشمال اثر الطیب صالح، برترین رمان عربی قرن بیستم و یکی از مهم ترین رمان های جهان است. این پژوهش با روش توصیفی­ تحلیلی و بر اساس مفاهیم نظریه پسااستعماری، به بررسی تصویر استعمارگر و استعمارشده در این رمان می پردازد. «تقابل شرق با غرب» از نگاه ادوارد سعید، «دورگه­ بودگی و فضای سوم» هومی بابا، و «فرودستان» اسپیواک از مهم ترین مباحث نظری این پژوهش است. رمان موسم الهجره الی الشمال تجربه کشمکش میان شرق و غرب را بازتکرار می کند که در واقع انعکاسی از کشمکش بین راوی و خود او با جامعه سودان پس از استعمار است. مصطفی سعید، راوی و شخصیت اصلی رمان ، با وجود «دورگه بودگی»، هرگز نتوانست به «فضای سوم» از نگاه هومی بابا نزدیک شود. حسنه همسر قهرمان رمان و کشاورزان و کارگران جامعه روستایی سودان نیز از جمله استعمارشدگانی هستند که صدایشان شنیده نمی شود.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

هادی نظری منظم

دانشیار زبان و ادبیات عربی، گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران