بررسی تجارب زیسته و خلاقیت دانش آموزان هنرستانی از تاثیر یادگیری به روش معکوس برسواد فناورانه

هدف :هدف از این پژوهش بررسی تجارب زیسته و خلاقیت دانش آموزان هنرستانی از تاثیر یادگیری به شیوه معکوس بر سواد فناورانه به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی بررسی شد .جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم رشته شبکه و نرم افزار هنرستان کاوش شهر میناب که تجربه کلاس معکوس داشتند، تشکیل دادند. با توجه به ماهیت پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که با مصاحبه عمیق ۲۲ نفر از دانش آموزان، داده های اخذشده به حدنصاب رسید. برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از روش تحلیل مضمون و از نرم افزار spss به عنوان یک شیوه کمکی در وارد کردن داده ها استفاده شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته و خلاقیت دانش آموزان در خصوص تاثیر روش معکوس بر سواد فناورانه در ۴ مضمون اصلی" کسب توانمندی کار با رایانه و موبایل"، "مهارت کار با اینترنت"، "تغییر دیدگاه والدین نسبت به فناوری" و "کسب مهارت در استفاده از نرم افزارها و شبکه های اجتماعی" خلاصه شد. تجارب زیسته دانش آموزان نشان می دهد که یادگیری به شیوه معکوس بر خلاقیت و سواد فناورانه دانش آموزان در ابعاد سخت افزاری و نرم افزاری تاثیر مثبت گذاشته است و همچنین منجر به تغییر باور والدین دانش آموزان، نسبت به فناوری و افزایش سوادفناوری آنها شده است. لذا روش تدریس معکوس در فناوری موجب ایجاد انگیزه پیشرفت و خلاقیت در دانش آموزان پایه دهم می شود . بنابراین میتوان گفت که آموزش معکوس به عنوان رویکردی نو در ارائه محیط یادگیری آزاد، منعطف و برای هر کس در هر زمان و هر مکان امکان پذیر خواهد بود.

کلیدواژه ها:

کلاس معکوس ، سواد فناورانه ، دانش آموزان هنرستانی ، خلاقیت