بررسی رابطه بین کمال گرایی والدین و دل زدگی تحصیلی از طریق راهبردهای یادگیری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان کوه چنار

هدف از این مقاله، بررسی رابطه بین کمالگرایی والدین و دل زدگی تحصیلی از طریق راهبردهای یادگیری دانش آموزانمقطع ابتدایی شهرستان کوهچناربود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان کوهچنار در سال ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بود. روش نمونه گیری به صورت تصادفی و حجم نمونه شامل ۱۵۰ نفر (دانش آموزان مدرسه شهید مراد محمدی) بود. برای جمع آوری دادهها از سه پرسشنامه کمالگرایی نجاریان (۱۳۹۴)، پرسشنامه راهبردهای یادگیری پینتریچ و در گروت (۱۹۹۰) و پرسشنامه دلزدگی تحصیلی پکران و همکاران (۲۰۰۵) استفاده گردید. روایی پرسشنامه ها با استفاده از نظر خواهی از جمعی از اساتید مورد تائید قرار گرفت. پایایی این ابزار با استفاده از ضریب الفای کرونباخ به ترتیب ۰/۹۱، ۰/۷۹ و ۰/۸۶ بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری ضریب همبستگی، تحلیل رگرسیون بارون و کنی و تحلیل مسیر و نرم افزارهای SPSS و AMOS۵ استفاده شده است. یافته های این پژوش بیانگر: .۱ بین کمالگرایی والدین و دلزدگی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. .۲ بین کمالگرایی والدین با راهبردهای یادگیری رابطه منفی و معناداری وجود داشت. .۳ بین راهبردهای یادگیری با کنترل کمالگرایی والدین با دلزدگی تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود داشت. .۴ نتایج نشان داد که راهبردهای یادگیری نقش واسطهای در رابطه بین کمالگرایی والدین و دلزدگی تحصیلی دانش آموزان دارد. .۵ در نهایتمشخص گردید که وضعیت دلزدگی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان کوهچنار در سطح متوسطی قرار دارد.

کلیدواژه ها:

دلزدگی تحصیلی ، کمالگرایی ، راهبردهای یادگیری