شناسایی و رتبه بندی موانع موثر در اجرای لجستیک معکوس در صنعت خودرو با استفاده از تکنیک های ANP فازی و DEMATEL فازی

لجستیک معکوس بعنوان یکی از مهم ترین مسائل موجود در حوزه زنجیره تامین است. کنترل فرآیند برگشتی ها در سایه زنجیره تامین پیشرو سازمانها را قادر می سازد تا از اتلاف هزینه های اضافی جلوگیری نمایند. هدف اصلی این تحقیق ارائه مدلی برای شناسایی موانع موثر در اجرای لجستیک معکوس در صنعت خودروسازی است. در این تحقیق ضمن بررسی ادبیات نظری موضوع ابتدا موانع اجرای لجستیک معکوس شناسایی شده و سپس با استفاده از روش های ANP و DEMATEL فازی به عنوان روشهای تصمیم گیری چند معیاره به اولویت بندی و شدت تاثیرگذاری این موانع پرداخته شده است. با توجه به بررسی متون نظری و روش دلفی بکار گرفته شده برای صنعت خودور هفت مانع معرفی شدند که عبارتند از: ۱-تکنولوژی و زیر ساخت ۲- زنجیره تامین ۳- موانع اقتصادی ۴- موانع دانشی ۵- موانع سیاسی ۶- بازار و رقبا ۷- موانع مدیریتی. نتیجه تحلیل داده های تحقیق نشان میدهد که مانع فقدان سرمایه اولیه با وزن نهایی (۰.۳۶۶) مهم ترین مانع بر سر راه اجرای لجستیک مکوس می باشد. همچنین بر اساس روش دیمتل فازی تاثیر گذاری و تاثیر پذیری موانع نیز بررسی شده که مانع ˝عدم مدیریت ضایعات˝ با ضریب (۰.۸۱۱) تاثیرگذارترین مانع در اجرای لجستیک معکوس و مانع ˝فقدان سیستم فناوری اطلاعات مناسب˝ با ضریب (۰.۷۷۵ -) ، تاثیرپذیرترین مانع در اجرای لجستیک معکوس می باشد.

کلیدواژه ها:

لجستیک معکوس ، زنجیره تامین ، دیمتل فازی