تبیین جایگاه ضرورت تربیت و فلسفه تعلیم و تربیت برای معلمان در جامعه

هدف از پژوهش حاضر تبیین جایگاه ضرورت تربیت و فلسفه تعلیم و تربیت برای معلمان در جامعه است . در این راستا انسان تنها آفریده الهی در کیهان است که به تربیت یا آموزش و پرورش خاص نیاز دارد تا به او کمک کند که توانایی های مذکور را در خویشتن رشد و گسترش دهد؛ چرا که در غیر این صورت شایستگی ادامه زندگی موفق را نخواهد داشت و به زودی مشمول قانون تنازع بقا خواهد شد. بدیهی است که تربیت سالم به سالم بودن شخصیت معلمان و سالم و مساعد بودن مدارس یا موقعیت های آموزش و یادگیری بستگی دارد. از جمله نشانه های سلامت شخصیت هر معلم ، هدفمند بودن توام با آگاهی و شناخت او در همه فعالیت های محیط مدرسه و زندگی است ؛ یعنی او بداند برای کمک به پیدایش تغییر مطلوب در رفتار دانش آموزان(تربیت ) چه فعالیت هایی و چگونه این فعالیت ها را انجام دهد. معلمان به نوعی تربیت و نظم نیاز دارند تا از طریق مطالعه یک فلسفه تعلیم و تربیت که هم نظرات فلاسفه و هم تلاش خود آنان را برای فلسفی کردن شامل می شود، به دست آید. فلسفه برای معلمانیک تفنن نیست ، بلکه شیوهای است که رهبران تربیتی و معلمان را در فکر و عمل در زمینه تعلیم و تربیت خردمندتر و نقادتر می گرداند. فلسفه بر وضوح، قصد، انتقاد و توجیه به عنوان ارزشهایی مهم برای معلمان تاکید دارد و در نهایت ابزاری است که یک معلم به آن ها نیاز دارد تا کارهای خود را به نحو موثری به انجام برساند. تجدید حیات فلسفه برای این آغاز شده است که آثار خود را بر تعلیم و تربیت آنگونه که در افزایش دروس در اخلاق تدریس ، مشاوره و مدیریت مشاهده شده است ، به جای بگذارد.

کلیدواژه ها:

تبیین ، جایگاه فلسفه ، ضرورت تربیت و فلسفه تعلیم و تربیت ، معلمان ، جامعه .