نگاهی به استعاره های جسم در غزلیات مولانا
سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 203
فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MATNPAGOOHI11_064
تاریخ نمایه سازی: 23 شهریور 1401
چکیده مقاله:
استعاره به عنوان یکی از عناصر زیبایی سخن، از راه های ظهور احساسات و عواطفادیبان و شاعران در متن های ادبی محسوب می شود، به گونه ای که به خاطر ایجاز ومختصرگویی آن، مناسبترین آرایه ادبی برای بیان این عواطف و احساسات به شمارمی رود. غزل های مولانا، سرشار از استعاره هایی است که وی از طریق آن اندیشه هایعرفانی را بیان کرده است. یکی از مفاهیمی که وی با توجه به مشرب عرفانی خویش،بدان پرداخته است، تن می باشد. آنچه مسلم است؛ تن آدمی در متون عرفانی، هموارهنگاه منفی عرفا را به خود داشته و اغلب به نپرداختن و توجه نداشتن به آن توصیهکرده اند. از این رو، نوشتار حاضر بر آن است با رویکردی توصیفی-تحلیلی، ضمن بیاناستعاره های تن در غزلیات شمس، رویکرد مولانا را در چرایی انتخاب این استعاره ها بیانکند. یافته های پژوهش، نشان از نگاه منفی مولوی به تن دارد؛ وی در این استعاره ها،متاثر از آبشخور فکری عرفانی خویش، تن آدمی را قفس، زندان و محبس، خر، حجابو . . . می داند که پرداختن به آن، مانع رسیدن آدمی به کمال می شود، بنابراین، پیوستهمخاطبش را به شکستن این قفس و رها کردن خربندگی و رستگاری از زندان تن فرا می خواند.
نویسندگان
شهلا شاهمرادی
دانش آموخته کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی. دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرمانشاه