روانشناسی واژگان با تکیه بر ابزار «می و میخانه» در دیوان حافظ
سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 277
فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
EPCONF08_118
تاریخ نمایه سازی: 14 شهریور 1401
چکیده مقاله:
در مبحث روانشناسی واژگان، اصولا کلمات نقش مهمی در جذابیت زنجیره کلام ایفا می کند. هر نوع ادبی، ابزار و واژگان مختص به خودش را دارد. گاهی این واژگان در بین دو نوع ادبی مشترک می باشد، اما جایگاهی متفاوت دارند همانند «می و میخانه» که هم در نوع غنایی کاربرد دارد و هم نوع عرفانی؛ اما جایگاه معنایی آن در هر کدام متفاوت است. در نوع غنایی می همان شراب خمر است ودر نوع ترفانی، ذوق و نشئه یاد کرد حضرت حق است. میخانه در نوع غنایی آن همان شرابخانه است و محل می گساری، اما در نوع عرفانی میخانه جائیست که تینت آدم مخمر می کنند و فرشتگان خمیر مایه سرشت آدمی را ورز می دهند و به تعبیری همان خرابات است که برای رسیدن به کمال باید سالک خود ذاتی خویش را در پرتو تجلیات ذاتی حضرت «ذات لا بشرط لا» و خود صفاتی خویش را در پرتو تجلیات صفاتی «لیس کمثله شی» و خود انفعالی خویش را در پرتو تجلیات افعالی «فعال مایرید و فعال مایشاء» محو طمس و محق نماید تا به مقام تمکین که همان مقام عمائیه است برسد. از آنجایی که حافظ شاعری میانه است یعنی عاشقانه - عارفانه می باشد. این واژگان می تواند از هر دو نوع عرفانی وارد اشعار وی شده و این ابزار را در اختیار شعر خود قرار داده باشد. مقاله پیش روی سعی بر آن دارد تا به برخی از این اشعار که واژگان «می ومیخانه» در آنهابکارگیری شده است را به روش توصیفی - تحلیلی در اشعار حافظ واکاوی و ذکر نماید.
نویسندگان
شهرام ساری اصلانی
دکتری زبان و ادبیات فارسی (غنایی PhD) دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان ایران