رابطه هوش هیجانی با تفکر انتقادی دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه مدارس دولتی شهر بهشهر

برخورداری از مهارت تفکر انتقادی میتواند اندوخته های علمی را به کار گیرد و به حیطه عمل بکشاند. در واقعاین مهارت راهی جهت از بردن شکاف بین تئوری و عمل است. یکی از وظایف اصلی هر موسسه آموزشی علاوه بر توسعه شایستگی های حرفه ای یادگیرندگان، توسعه مهارت های تصمیم گیری، مسئله گشایی وخودکارآمدی است که این مهارت ها خود تحت تاثیر توانایی تمرین تفکر انتقادی است. از نوع تحقیقات کاربردی و ازحیث روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری متشکل از ۷۰۰ نفر از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان بهشهر می باشند که بر اساس جدول گرجسی ومورگان تعداد ۲۴۸ نفر ازدانش آموزان با روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها نیز شامل پرسشنامه های استاندارد هوش هیجانی گلمن((۱۹۹۹، تفکر انتقادی ریتکس(۲۰۰۳بود. تجزیه و تحلیل داده با با استفاده از آزمون رگرسیون و اسپیرمن از طریق نرم افزار SPSS۱۸ صورت گرفت. یافته ها نشان داد بین مولفه های هوش هیجانی(مدیریت بر عواطف، مهارت اجتماعی، همدلی، خودآگاهی) با تفکر انتقادی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

کلیدواژه ها:

هوش هیجانی ، تفکر انتقادی ، دانش آموزان