بررسی و شناخت خیار رویت و تخلف از وصف با تاکید بردیدگاه شیخ انصاری

در صورتی که اوصاف مشروط در قرارداد، از اوصاف اساسی و قید اراده بوده باشد، در صورت تخلف، قراداد محکوم به بطلان خواهدبود و اساسا بحث خیار و اسقاط آن مطرح نمی گردد؛ زیرا بحث خیار فرع بر وجود عقد صحیح و معتبر است. به عبارت دیگر، دراوصاف اساسی و قید اراده شرط سقوط خیار رویت )تخلف وصف( بی معنا بوده و کاملا با اراده طرفین در تحقق عمل حقوقیمنافات داشته است. در صورتی که صفات مشروط، صفات عارضی که ترغیب کننده شخص است و باید کالا یا موضوع تعهد رامنطبق بر وصف انجام شده تسلیم نماید، در این فرض می توان در مورد قابلیت یا عدم امکان اسقاط بحث کرد. در این رابطه دوفرض را می توان در نظر گرفت. فرض اول آن است که در ضمن عقد کافه خیارات اسقاط می گردد و عقد نیز بر اساس رویت سابقمال منعقد می گردد یا برای مال مورد معامله اوصافی در عقد ذکر می گردد، در چنین فرضی تحلیل اراده طرفین مبین این امر میباشد که نخواسته اند خیار رویت یا تخلف وصف را ساقط نمایند. به عبارت دیگر اراده طرفین دلالت بر این امر دارد که شرط اسقاطکافه خیارات در ضمن عقد، خیار رویت یا تخلف وصف را )با توجه به اینکه معامله بر اساس رویت مال صورت گرفته یا اینکه برایمال مورد معامله اوصافی در عقد درج شده است( در بر نمی گیرد. در فرض دوم، در ضمن عقد سقوط خیار رویت یا تخلف وصفصریحا شرط می گردد. در این فرض ما قائل به این هستیم که شرط سقوط خیار رویت در ضمن عقد موجب غرری شدن معاملهنمی گردد.

کلیدواژه ها:

عقد ، خیار رویت ، خیار تخلف از وصف