بررسی تطبیقی نقوش نمادین هنر هخامنشی و مصر باستان

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 421

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCKIA03_047

تاریخ نمایه سازی: 30 تیر 1401

چکیده مقاله:

انسان موجودی اسطوره باور و نمادساز است. اسطوره آغاز »شدن« و نحوه ی »بودن« آدمی را بیان میکند.و نماد زبان اسطوره و آیین در ازنای تاریخ بوده است. در جهان بینی اسطوره انسان خود وجهان را در هم می آمیزد تا حضور خویش را در روند حیات به ثبوت برساند. معماری یکی از نمود گاه های چنین آمیزشی است. در معماری دنیای باستان مفاهیم مینوی جلوه ای زمینی می یافتند و در زندگی واقعی بازتاب پیدا میکردند. هخامنشیان از جمله امپراتوری های شرقی اند که در گستره تاریخ شهرتی به سزا یافتند. نام آن ها همواره تداعی کننده ی بنای بزرگ تخت جمشید است. هخامنشی ها فرهنگی تلفیقی و معماری ترکیبی دارند که رشته ی پیوند چنین فرهنگ و هنری روح پارسی و حامی آن پادشاهان بودند. نگاره های نمادین تخت جمشید (و پاسارگاد و شوش) در زمره ی مجهولات هنر پارسی اندو رمزگان فرهنگی عصر تلقی می شوند. تنوع و درهم تنیدگی این نگار کننده ها ناشی از سرچشمه های متفاوت فرهنگی آن هاست. نقش جابجایی که درون مایه ای چندگانه دارند: مصری، میان رودانی و ایرانی . زمینه ی ذهنی چنین گزینشی گزیده را باید در غنای فرهنگی تمدن های باستانی پیشین و رواج روح مداری پارسی از کیاسو و گریز ناپذیر بودن ضرورت اخذ و اقتباس سبک های هنری از سوی دیگرند. تخت جمشید شاهوار ترین و گزیده ترین یادگار هخامنشیان محل تلاقی تمدن های عصر محسوب می شود و این بنای فاخر نظمی نمادین از دنیای باستان را در خود ماندگار کرده که در پلکان آپادانا نمودار گشته است.اهداف این تحقیق عبارتند از:تحلیل و بررسی مفهوم نماد، شناخت نفوش نمادین در هنر هخامنشی، شناخت نقوش نمادین در هنر مصر باستان، بررسی وجوه اشتراکی نمادها در هنر هخامنشی و مصر باستان، بررسی وجوه افتراقی نمادها در هنر هخامنشی و مصر باستان. روش تحقیق تاریخی تطبیقی می باشد

نویسندگان