تاثیر مدیریت آبیاری و نوع قطره چکان بر گرفتگی قطره چکان در منطقه ساری

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 143

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_WRA-28-2_012

تاریخ نمایه سازی: 13 تیر 1401

چکیده مقاله:

بحران آب یکی از مسائل اساسی مناطق خشک و نیمه خشک مانند ایران است. این وضعیت در سال­های اخیر به دلیل وقوع پدیده خشک­سالی حادتر شده است. بنابراین استفاده از آب­های با کیفیت نامناسب رو به فزونی است. در این پژوهش به منظور مقایسه گرفتگی ۵ نوع قطره­چکان شامل مدل های میکروفلاپر، نتافیم، کرونا، آکسیوس و ایران دریپ، هر کدام با دو آبدهی متفاوت(۸ یا ۶ یا ۴ یا ۲ لیتر در ساعت)، چهار تیمارمدیریت آبیاری شامل آب معمولی(۱S)، اسیدشویی (۲S)، کودآبیاری-اسیدشویی (۳S) و کودآبیاری (۴S) طرح ریزی شد. سامانه آزمایشی در روستای سمندک شهرستان ساری تحت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در هفت تکرار طی سال زراعی ۹۱-۱۳۹۰ اجرا شد. نتایج نشان داد که قطره­چکان نتافیم با آبدهی ۸ لیتر در ساعت کمترین گرفتگی و قطره چکان میکروفلاپر با آبدهی ۲ لیتر در ساعت بیشترین گرفتگی را در بین قطره چکان های مورد آزمایش دارا می باشد. همچنین تیمار اسیدشویی(۲S) کمترین گرفتگی را به خود اختصاص داد. یافته ها نشان داد که در یک نوع قطره­چکان­، با افزایش آبدهی قطره چکان تغییرات نرخ آبدهی بدلیل گرفتگی کاهش می یابد. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که مدیریت آبیاری و نوع قطره­چکان در گرفتگی قطره چکان بسیار معنی­دار بوده ولی اثر متقابل این دو عامل بدلیل همسو بودن اثرات آن ها بر گرفتگی قطره چکان، معنی دار تشخیص داده نشد. بررسی ضریب تغییرات آبدهی و تغییرات ضریب یکنواختی نشان داد که اسیدشویی دوره ای یک راه­کار مدیریتی و کارا در کنترل گرفتگی قطره­چکان­ها و حفظ یکنواختی بالا در سیستم­های آبیاری قطره­ای می­باشد.