بررسی داستان خیرالنساء نوشته قاسم هاشمی نژاد با روش پدیدارشناسانه هانری کربن

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 210

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SPCONF07_772

تاریخ نمایه سازی: 6 تیر 1401

چکیده مقاله:

عالم خیال منفصل، در جهان اسلام، به عنوان عالمی واسطه بین عالم محسوس و عالم معقول مطرح شده است. همچنین در ادیان مختلف تجارب عرفانی وجود دارد که از آن با نامهای مختلف مثل کرامات یاد میشود، که از آنها متون متعددی در قالب حکایات عرفانی به جا مانده است. این پژوهش در نظر دارد که رمان خیرالنساء نوشته قاسم هاشمی نژاد، داستاننویس معاصر را از نظر عرفانی بررسی کند. هانری کربن مستشرقی است که به کمک مولفه های پدیدارشناسی، در برخورد با تجارب عرفانی درک صحیح آن را در موضع دقیقش یعنی عالم خیال منفصل یادآور میشود. در این پژوهش از روش پدیدارشناسانه هانری کربن که تاویل یا کشف المحجوب است، برای تشخیص مثالی بودن وقایع و عرفانی بودن این داستان، استفاده شده است.یافته های پژوهش نشان میدهد که در داستان خیرالنساء عناصری وجود دارد که میتوان از راه آنها مثالی بودن وقایع این داستان را تشخیص داد. عناصری مانند وجود راهبر درونی، لطافت وجودی اشیاء، تناقض با قوانین مادی.در نتیجه می توانیم داستان خیرالنساء نوشته قاسم هاشمی نژاد را یک حکایت عرفانی در زمان معاصر بدانیم.

نویسندگان

سیدابوالقاسم حسینی (ژرفا)

عضو هئیت علمی موسسه ی آموزش عالی هنر و اندیشه اسلامی، قم

معصومه خوشرو

دانشجوی دکتری تخصصی حکمت هنرهای دینی دانشگاه ادیان و مذاهب، قم