بررسی رابطه بین درک سرپرستان و کارکنان از افشای اطلاعات، کیفیت اطلاعات و شایستگی منابع انسانی با تعهد عاطفی کارکنان با نقش میانجی اعتماد سازمانی سرپرستان و کارکنان(مورد مطالعه: شرکت های تولیدی در استان فارس)

هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین درک سرپرستان و کارکنان از افشای اطلاعات، کیفیت اطلاعات و شایستگی منابع انسانی با تعهد عاطفی کارکنان با نقش میانجی اعتماد سازمانی سرپرستان و کارکنان (مورد مطالعه: شرکت های تولیدی در استان فارس)می-باشد. روش انجام پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی، و به لحاظ ماهیت جزو تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران شرکت های تولیدی در استان فارس به تعداد ۳۵۰۰ نفر مدیر می باشد، برای تعیین حجم نمونه به استناد جدول مورگان حجم نمونه برابر با ۳۴۶ نفر برآورد شد. روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار جمع آوری داده پرسشنامه استاندارد ثور(کیم چاک و همکاران،](۲۰۲۰ [ و پرسشنامه تعهد عاطفی(آلن مایر،(۱۹۹۰ شامل ۴۸ سوال بود. روایی پرسش نامه توسط استاد راهنما و متخصصان، صاحب نظران مدیریت تایید و پایایی آن با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای تمامی متغیرها بیشتر از ۰/۷ بدست آمد. در این پژوهش ۱۴ فرضیه بر اساس یک مدل مفهومی مورد مطالعه قرار گرفت. از روشهای آمار توصیفی( با استفاده از نرم افزار (SPSS و آمار استنباطی (با استفاده از نرم افزار ( AMOSE برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها حاکی از تایید همه فرضیه ها و برازش مناسب مدل پژوهش است و نتایج نشان داد هنگامی که کارکنان سطح بالایی از افشاء و کیفیت اطلاعات و همچنین صلاحیت منابع انسانی بیشتری را درک کنند، ادراک بیشتری از اعتماد سازمانی خواهند داشت. کارکنانی که به سازمان اعتماد داشتند، تعهد عاطفی بیشتری به سازمان نشان می دهند. همچنین در مورد سرپرستان نیز صدق می کند. به طور کلی، نتایج مطالعه ما اهمیت سیگنال های قابل اعتماد سازمانی ناشی از ارتباطات در سطح سازمان و مدیران آن را نشان می دهد.

کلیدواژه ها:

اعتماد سازمانی سرپرستان و کارکنان ، تعهد عاطفی کارکنان ، درک سرپرستان و کارکنان از افشای اطلاعات ، کیفیت اطلاعات ، شایستگی منابع انسانی