بررسی تاثیر خط مشی های مدیریت منابع انسانی بر یادگیری سازمانی با نقش واسطه ای قابلیت جذب دانش(مورد مطالعه:آموزش و پرورش شهر تهران)

پژوهش حاضر با هدف مطالعه بررسی نقش واسطه ای ظرفیت جذب دانش در بررسی تاثیر خط مشی های سازمانی بر میزان یادگیری سازمانی می باشد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد ۵۳۲۵ نفر بودند که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان ۳۷۰ نفر برآورد شد. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد خط مشی های منابع انسانی سینگ((۲۰۰۴، یادگیری سازمانی، کتابچی و چیلک(( ۲۰۱۳ و ظرفیت جذب دانش مینبائو و دیگران(( ۲۰۱۰ استفاده شد. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی محتوا تایید و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد. که به ترتیب خط مشی های منابع انسانی ۰/۹۳، قابلیت جذب دانش، ۰/۹۲ و یادگیری سازمانی ۰/۹۰ بود. داده ها با آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری((SEM تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که خط مشی های مدیریت منابع انسانی بر یادگیری سازمانی تاثیر مثبت و معنی داری دارد، جذب دانش بر یادگیری سازمانی تاثیر مثبت و معنی داری دارد. نتایج نشان داد که جذب دانش به عنوان متغیر میانجی بر تاثیر خط مشی های مدیریت منابع انسانی بر یادگیری سازمانی مورد تایید می-باشد. با توجه به نتیجه مذکور و اهمیت آموزش و پرورش در جوامع، توجه به دانش از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین با بهبود خط مشی های مدیریت منابع انسانی و یادگیری سازمانی و نیز بهره مندی از ساختارهای مدیریت دانش توسط مدیران نظام آموزش و پرورش می توان در بهبود تعلیم و تربیت گام های اساسی برداشت.

کلیدواژه ها:

خط مشی های مدیریت منابع انسانی ، یادگیری سازمانی ، قابلیت جذب دانش