چه گفتن؛ یا چگونه گفتن؟ مسیر آموزش و توسعه کدام است؟

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 91

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MCCONF06_102

تاریخ نمایه سازی: 1 تیر 1401

چکیده مقاله:

توسعه امر اجتناب ناپذیر دنیای کنونی است اما این اصل نیازمند مبانی فکری و فلسفی دقیق و غیر تقلیدی و فهم درست از این پدیده است. یک سوی توسعه، تکنولوژی و صنعت و اقتصاد است و در دیگر سوی، تحول چند جانبه فرهنگی، اجتماعی و انسان مدار بر مبنای عقل متجدد، پرسشگر، تصرف کننده و سازماندهنده. آنچه در این عقل تازه بسیار مهم است تکنیک و روش است یعنی ساختن سازوکارها و سامان دادن و هماهنگی بین امور عمده زندگی امروز. عقل توسعه محور این ظرفیت را از توجه و تاکید بر زبان و نظام پیچیده آن و ساختار و فرم دریافته است. در حقیقت این پیکربندیهای بیپایان زبان و نیروهای پدیدآورنده فرم و عوامل ربط دهنده و انسجام بخش ساختارها هستند که دست عقل را گرفته و مجموعهایی از ایده ها، طرحها و متدها و سرانجام استراتژیهای دقیق در اختیارش میگذارند.ادبیات هم به واسطه اینکه نوعی خاصی از زبان است و »چگونگی« بیان و آفرینش و خلق در آن مهم است میتواند برای ایجاد تغییر در زندگی امروز و برای نگرش و جهانبینی های تازه دستگیر انسان باشد. از این رو در غرب و از زمان ارسطو تا کنون نظریه های فلسفی و ادبی مبتنی بر فرم و شکل و خیال پیوسته مولد اولیه ایده ها و طرحها، متدها حتی برای علوم و رشته های مختلف دیگر بوده و به ساختن سازوکارهای توسعه کمک کرده اند.اگرچه نظام آموزشی در کشور ما بر»محتوا، انتقال دانش و »چه گفتن«ها تاکید دارد و دانش آموزان را از ظرفیت عظیم فرم و ساختارهای کلان و عمودی آثار ادبی محروم و به یادگیری چند صنعت تشبیه و استعاره در حد ترکیب واژه و بیت مشغول میکند. طبیعی است که این شیوه آموزشی،کشاف، پرسشگر و تغییردهنده نیست و نیروی انسانی توسعه محور نخواهد ساخت.

نویسندگان

علی اصغر ارجی

مدرس زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان، قزوین