سیاست پژوهی مولفه های فرهنگی طراحی و برنامه ریزی فرهنگی مسکن در عصر جهانی شدن

مفهوم «سکونت» در نزد اندیشمندان علوم اجتماعی را باید در رویکرد نظری کلیتر آنان به «فضا» جستجو نمود. هر علمی به فراخورموضوع و روشی که اتخاذ کرده تعاریف مختلفی از فضا دارد. در علوم اجتماعی فضا مفهومی پیچیده است. از این روست که هر جامعه ایفرهنگ خاص خود را دارد، فرهنگی که متناسب تاریخ و جغرافیا و تجربه های یک ملت و قوم شکل می گیرد و با تغییر فرهنگ و شرایطاجتماعی، فرهنگ خانه نیز تغییر می کند. و از این روست که دوره های مختلف تاریخی، فرهنگ های خانه مختلف را بوجود آورده و همچنانبوجود خواهد آورد. از این منظر در بحث فرهنگ و خانه نه با «فرهنگ خانه» به مثابه مقوله منفرد و انتزاعی و جهان شمول، بلکه با «فرهنگ های خانه» به مثابه مقوله ای تجربی، عینی، متکثر و متنوع برخورد می شود. در این مقاله با روش «توصیفی- تحلیلی» و روش «استدلال منطقی» به بررسی مفهوم خانه و مسکن پرداخته شده است. بر این اساس در این مقاله در پی یافتن مفهوم سکونت، زیست، و مابه ازای کالبدی آن یعنی خانه و مسکن بوده و تلاش شده است تا ضمن احراز مفهوم آن، به تغییر و استحاله مفهومی مسکن در دوران مدرن پرداخته و در پایان نیز راهبردهای تبدیل مسکن به خانه و مقولات وابسته و پیوسته با آن مورد اشاره قرار گرفته است.

کلیدواژه ها:

مسکن ، سیاست های فرهنگی ، برنامه ریزی فرهنگی مسکن