تبیین دیاسپورای افغان در شهرستان ممسنی

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 120

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JUSSE-2-1_003

تاریخ نمایه سازی: 25 خرداد 1401

چکیده مقاله:

مهاجرت به عنوان شکلی از جابجایی جغرافیایی و تحرک مکانی جمعیت متاثر از دافعه­های مبدا و جاذبه­های مقصد است. دیاسپورا به مثابه وجهی از مهاجرت یک گروه قومی به سوی مقصد مشترک، بازساخت جامعه خویشاوندی به شیوه­ای نوین و تلاش برای کنش­گری در معادلات فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه میزبان است. شهرستان ممسنی با ساخت ایلی عشیره­ای و ماهیتی عاطفی و نوع­دوستی همواره طی تاریخ پس از انقلاب اسلامی با مهاجرت افغان­تبارها مواجه بوده و طی گذار زمان بر تعداد مهاجرین افغان در این شهرستان افزوده شده است. عصاره پژوهش بر این سوال استوار است که دیاسپورای افغان در شهرستان ممسنی چگونه شکل گرفته و پیامدهای ناشی از آن چیست؟ روش تحقیق ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد و گردآوری داده­ها مبتنی بر شیوه اسنادی و میدانی (مشاهده و مصاحبه) است. بر این اساس، ضمن مشاهده میدانی شرایط زندگی و حیات اجتماعی افغان­های مقیم شهرستان ممسنی، مصاحبه­هایی با برخی از متنفذین آنها انجام گرفت. مبنای تحلیل پژوهش نظریه «سیستمی» مهاجرت است که علل، پیامدها و آینده­پژوهی دیاسپورای افغان در شهرستان ممسنی بر آن استوار است. بر پایه نتایج پژوهش طی مقیاس سه­گانه تحلیل سیستمی (بین­المللی، ملی و محلی)؛ دیاسپورای افغان در شهرستان ممسنی مبتنی بر شناسه های «فردی»، «اجتماعی» و «اقتصادی» شکل گرفته و پیامدهای آن در این فضای جغرافیایی به صورت دوگانه «همبستگی/تعارض فرهنگی» در سطح فردی، «همزیستی/ شکاف هویتی» در سطح اجتماعی و «بهره­وری/ بی­تعادلی نیروی کار» در سطح اقتصادی جلوه­گر شده است.  

نویسندگان

هادی اعظمی

دانشیار جغرافیای سیاسی دانشگاه فردوسی؛ مشهد، ایران.

سید محمد حسین حسینی

دانش آموخته دکترای روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبائی؛ تهران، ایران .

وحید صادقی

دانش آموخته دکترای جغرافیای سیاسی دانشگاه فردوسی؛ مشهد، ایران.