رابطه ی مدیریت استراتژیک ، کارآفرینی و اقتصاد

یکی از نتایج به کارگیری تفکر استراتژیک اینست که تفکر استراتژیک نمایانگر یک سیستم یا دید کل گرا است که نشان میدهد چگونهبخش های مختلف سازمان بر یکدیگر با وجود محیط های متفاوت تاثیر میگذارند،تفکر استراتژیک را نمای یک پارچه از کسب و کارمی نامند وآن را به صورت یک الگوی خلق ارزش برای مشتری تعریف می کند.رویکرد استراتژیک به کارآفرینی باعث میشود تعادل بین فرصت آفرینی و مزیت آفرینی با تمرکز بر نوآوری حفظ شود . بر این اساس،استراتژی مسیر توسعه بلند مدت سازمان و تصمیم گیری درباره حیطه فعالیت،کسب و مدیریت منابع و ایجاد و توسعه مزیت رقابتیاست. کارآفرینی نیز خلق تازه هاست و شامل ایجاد بخشهای سازمانی جدید یا بازآفرینی و تجدید ساختار است. کارآفرینی استراتژیکمجموعه فعالیتهایی است که شرکت با هدف بهره برداری از ابداعات و تشویق خلاقیت و نوآوری انجام میدهد. توانایی پاسخ مناسب بهتغییرات از طریق تمرکز بر نوآوری و خلاقیت و ترکیب کارایی و اثر بخشی به است .دامنه تاثیرات کارآفرینی بر جامعه بسیار وسیع است از تغییر در ارزشهای اجتماعی تا رشد شتابان اقتصادی. بسیاری معتقدند کهکارآفرینان از رسیدن به نظام اقتصادی به تعادل جلوگیری کرده و به واسطه رفتارهای فرصت جویانه خود اقدام به فرصت سازی برایکلیت نظام اقتصادی می کنند (کمبل، ۲۰۰۲).

کلیدواژه ها:

مدیریت استراتژیک ، تفکر استراتژیک ، کارآفرینی استراتژیک