بررسی میزان تاثیر هوش سازمانی و نوآوری کارکنان با عملکرد شغلی آنان در سازمان

پیشرفت علوم و فنون و پیدایش نیازها و چالش های جدید، سازمان ها پیچیده تر و اداره آنها مشکل تر می شود. این مفهوم زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که بپذیریم علاوه بر منبع عظیم و خلاق هوش انسانی، یک ابزار مکانیکی هوشمند به نام هوش سازمانی نیز در روند عملکرد سازمان ها نقش به سزایی دارد .افرادی موفق و کارا هستند که از بهره هوشی بالا بهره مند هستند. چنین افرادی با بهره گیری از هوش خدادادی و با استفاده از قدرت تفکر و دانش خود بر مسائل و مشکلات غلبه می کنند.افزایش روز افزون شدن رقابت میان سازمان ها در قرن کنونی باعث شده آنها همواره به دنبال راه هایی برای کسب مزیت رقابتی برآیند. یادگیری سازمانی به عنوان یکی از پایه های استقرار مدیریت دانش و یکی از ابزارهای کسب مزیت رقابتی برای مدیران سازمان های کنونی به شمار می آید.امروزه سازمان ها با تغییرات سریع و گسترده در محیط سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، تکنولوژیکی و اقتصادی روبرو می شوند، واکنش موفق سازمان ها در یک جو بسیار پویا و متغییر، بستگی به هوش سازمانی مدیران و کارکنان جهت فراهم کردن اطلاعات و یافتن راه حل های مناسب برای مشکلاتی است که با آنها روبرو هستند. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین هوش سازمانی و مولفه های آن با موفقیت در عملکرد سازمانی است. روش اجرای پژوهش حاضر توصیفی و طرح پژوهشی همبستگی می باشد. با توسعه دانش و فناوری و گسترش حیطه های کسب و کار از جمله سازمانهای مجازی یا تحت شبکه، بنگاه های اقتصادی گسترش یافته و محیط کسب و کار به محیطی رقابتی و پر از چالش تبدیل گردیده و پارادایم های جدیدی ظاهر شده که بقاء را برای بسیاری از بنگاه ها مشکل ساخته است. در چنین محیطی طبیعی است که امتیازهای رقابتی تغییر شکل دهند. بزرگترین امتیاز رقابتی در پارادایمها جدید کسب و کار، یادگیری بیان شده است. بنابراین سازمانهایی موفق ترند که زودتر ، سریعتر و بهتر از رقبا یاد بگیرند.

کلیدواژه ها:

مدیریت ، هوش سازمانی ، عملکرد سازمانی ، سازمان