تعامل جرم شناسی فرهنگی با دیگر رویکردهای انتقادی

توسعه فرهنگی و ظهور سبکهای جدید زندگی و تبلور نمادهای فرهنگی جدید در تمامی زوایای زندگی فردی و اجتماعی، جرم شناسان را ناگزیر به واکاوی بر ساختهای اجتماعی با تاکید بر رویکرد فرهنگی در علت شناسی رفتار مجرمانه نموده است. تنوعات گفتمانی در سیاق تعاملات اجتماعی، ضرورت مطالعه جرم و کنترل آنرا در تلاقی اندیشه های جرم شناسی فرهنگی با دیگر رویکردهای نوظهور انتقادی ایجاب مینماید. از دیدگاه جرم شناسی فرهنگی، جرم و کنترل آن موضوعاتی فرهنگی تلقی میگردند. این شاخه از جرم شناسی ضمن توجه به موضوع قدرت از بعد سیاسی، درصدد است تا تحلیلی انتقادی از زندگی اجتماعی در دو سطح خرد و کلان که وابسته به اوضاع و احوال زمان حاضر نیز هست را ارائه دهد. از آنجا که این شاخه از جرم شناسی از رویکردهای انتقادی بوده، تاثیرگذاری و تاثیرپذیری از دیگر رویکردهای نو و التقاطی نیز داشته بنحوی که میتوان گفت که میان جرم شناسی فرهنگی با این رویکردها ارتباطی معنادار وجود دارد. پیوند عمیق انگاره های فرهنگی در رفتارها و فعالیتهای روزمره از یک طرف و جنبه فرامرزی جرم شناسی فرهنگی از سوی دیگر، بررسی تعامل میان این رویکردها را بیش از پیش ضروری مینماید. این مقاله در صدد است تا به شیوه توصیفی – تحلیلی ضمن تبیین ضرورت علت شناسی رفتارهای مجرمانه از بعد فرهنگی، به تحلیل تاثیر دیگر نظریات انتقادی در جرم انگاری، عدالت کیفری و زندگی روزمره را بپردازد.

کلیدواژه ها:

جرم شناسی فرهنگی ، کنترل جرم ، رویکردهای انتقادی ، فمینیسم