روایت شناسی هفت خوان اسفندیار بر اساس نظریه ژرار ژنت
محل انتشار: پژوهشنامه ادبیات داستانی، دوره: 11، شماره: 1
سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 209
فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_RPRAZI-11-1_005
تاریخ نمایه سازی: 21 خرداد 1401
چکیده مقاله:
روایت، توصیف رویدادهای یک داستان به اشکال مختلف (شعر، قصه و...) است و روایت شناسی دانشی است که شیوه های روایت و ساختار آن را تحلیل و بررسی می کند. ژرار ژنت به عنوان یک محقق و یکی از نظریه پردازان موثر در علم روایت شناسی اسلوب های جامعی از تحلیل روایت ارائه میدهد. با توجه به عناصر روایی ژرار ژنت در این پژوهش سعی بر آن است که داستان هفت خوان اسفندیار براساس این عناصر بررسی شود تا ساختار و سازوکار آن و فنونی که فردوسی در این اثر خود به کار گرفته است مشخص شود. تحقیقات و بررسی های صورت گرفته نشان میدهد که در داستان هفت خوان اسفندیار از بین مولفه ها و عناصر روایی ژنت، مولفه نظم (گذشته نگری، آینده نگری و زمان پریشی) کاربرد کمی داشته است و فقط نمونه هایی از گذشته نگری و آینده نگری در آن به چشم میخورد، مولفه بسامد در طول داستان به وفور یافت می شود و مولفه های دیگر (تداوم، وجه و لحن) نیز فقط در بخش هایی از داستان به کار گرفته شدهاست. بنابراین میتوان چنین استنباط کرد که در هفت خوان، فردوسی توانسته است با خلق اثری یک دست و با بهره گیری از شیوه های ساختاری روایت، بیشترین تاثیر را در ذهن و روان مخاطب داشته باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
یدالله شکری
استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
ساناز شکوری
کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی، دانشگاه سمنان، ایران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :