نگاه سند ملی آموزش و پرورش به برنامه ریزی درسی

معلم هنرمند، فرشبافی را ماند که چشمی به نقشه دارد و چشمی به فرش خویش؛ چنین معلمی نه تنها دانا و تواناست، بلکه راه و رسم رسیدن به قله دانایی و توانایی را نیز به شاگردانش به خوبی نشان می دهد. به همین منوال و به طریق اولی، برنامهریزان درسی و آموزشی نیز چنین رسالتی را مبنای نظر و عمل خود قرار می دهند. برنامه درسی ملی همان داربست مستحکم این فرش نفیس است که اگر در بافت آن، تار و پودها به شکلی صحیح و زیبا بافته شده باشد، می تواند ایرانی را گلستان و جهانی را متحیر کند. علاوه بر آن در این سند الگوی هدفگذاری برنامه های درسی و تربیتی مبتنی بر رویکرد شکوفایی فطرت گرایی توحیدی و دستیابی دانش آموزان به شئون مختلف حیات طیبه، جامعیت، یکپارچگی و توازن بین ساحت های ششگانه تعلیم و تربیت مورد توجه قرار گرفته است. سخن در اینجاست که در چه صورت تحقق چنین الگویی امکانپذیر است؟ و به عبارت دیگر شیوه عمل به این الگو در چه قالب مفهومی به انسجام و یکپارچگی اهداف منجر خواهد شد؟ این الگو چگونه می تواند راهنمای عمل برنامه ریزان و مجریان قرار گیرد؟

کلیدواژه ها:

برنامه ریزی درسی ، سند ملی ، اهداف