مقایسه دیدگاه کودکان مبتلا به آسم و مادرانشان در رابطه با کیفیت زندگی

سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 134

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IJNR-8-3_008

تاریخ نمایه سازی: 20 اردیبهشت 1401

چکیده مقاله:

مقدمه: آسم از بیماری های مزمن و شایع کودکان است که علی رغم پیشرفت های درمانی دارای مرگ و میر بالا می باشد، در حال حاضر تخمین زده می شود در سطح جهان ۳۰۰ میلیون بیمار آسمی وجود داشته، مهم تر آن که این میزان رو به افزایش است. آنچه که در درمان آسم اهمیت دارد علاوه بر کنترل علایم بیماری، بهبود کیفیت زندگی بیمار است. با توجه به این که تاثیر آسم و عوارض ناشی از آن برروی کیفیت زندگی از دیدگاه کودکان بیمار و افراد درگیر با آن هنوز ناشناخته است. جهت ارایه تصویری از آثار بیماری آسم روی زندگی کودکان مبتلا لازم است مستقیما کیفیت زندگی آنان ارزیابی شود لذا این مطالعه با هدف بررسی مقایسه ای کیفیت زندگی کودکان مبتلا به آسم از دو دیدگاه خود و مادرانشان در سال ۱۳۸۸ انجام شد. روش: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی کودکان مبتلا به آسم بستری در بخش های داخلی و اورژانس بیمارستان بعثت شهر سنندج در فاصله زمانی پاییز و زمستان ۱۳۸۷ به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و کیفیت زندگی آن ها از دیدگاه کودکان (۳۸ نفر) و مادرانشان (۳۸ نفر) مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های کیفیت زندگی (PedSQL) قابل بررسی در دو دیدگاه کودک و مادر که هر کدام شامل ۲۸ سوال در چهار بعد مشکلات مربوط به آسم (۱۱ سوال)، مشکلات مربوط درمان (۱۱ سوال)، مشکلات مربوط به نگرانی ها (۳ سوال) و مشکلات مربوط به ارتباطات (۳ سوال)، با نمره بندی لیکرت پنج تایی (هرگز، به ندرت، گاهی، اغلب اوقات و همیشه) از صفر تا چهار که نمره بالاتر نشان دهنده مشکل بیشتر و کیفیت زندگی پایین تر می باشد. در مجموع روش گردآوری داده ها مصاحبه با ساختار می باشد. اطلاعات با استفاده از روشهای آمار استنباطی (آزمون t و کایدو) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین کیفیت زندگی از دیدگاه کودکان مبتلا به آسم ۷۷/۱۲±۹۶/۵۹ و از دیدگاه مادرانشان ۷۳/۲۱±۴۳/۸۱ بود. مقایسه میانگین نمرات کیفیت زندگی از دیدگاه کودکان و مادران با استفاده از آزمون آماری t در سطح آلفای ۵% نشان دهنده وجود تفاوت معنادار آماری در نمره کل (۰۰۰/۰=p) و در چهار بعد بیماری آسم (۰۰۳/۰=p) و ابعاد مربوط به درمان بیماری، نگرانی ها و ارتباطات (۰۰۰/۰=p) بود. آزمون آماری کای دو ارتباط معناداری را بین کیفیت زندگی از دیدگاه کودک با محل سکونت نشان داد (۰۴/۰=p) و کیفیت زندگی با سایر مشخصات از جمله سن، جنس و ... رابطه معنادار نداشت. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که دیدگاه کودکان مبتلا به آسم و مادرانشان نسبت به کیفیت زندگی در ابعاد مختلف با هم متفاوت بوده و کیفیت زندگی از دیدگاه مادران نامطلوبتر از دیدگاه کودکان بود. لذا با توجه به نقش مهم مادر در امر مراقبت از کودکان توصیه می شود پرستاران دیدگاه مادران را در رابطه با بهبود کیفیت زندگی کودکان را در برنامهریزی مراقبتی مدنظر قرار داده و زمینه مشارکت هرچه بیشتر آنها را در امر برنامهریزی مراقبتی از کودکان جهت ارتقای هرچه بیشتر کیفیت زندگی آنها فراهم آورند.