بازخوانی مفاهیم اندیشه کریستین نوربرگ شولتز در حوزه تبیین مکان در معماری

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 383

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

UVCONF03_096

تاریخ نمایه سازی: 9 اردیبهشت 1401

چکیده مقاله:

کریستین نوربرگ شولتز در تبیین نظریات خود در رابطه با پدیدارشناسی معماری، وامدار اندیشه های مارتین هایدگر بوده و یکی از راهکارهای هویت بخشی به مکان را ایجاد محیط های واجد معنا دانسته است. شولتز را می توان از جمله نظریه پردازانی به شمار آورد که پس از گیدئون، به ایجاد نگرش های نوین در معماری پرداخت و توجه به دیگر زمینه های علمی را لازمه دستیابی به ماهیت واقعی معماری دانست. در واقع رویکرد پدیدارشناسی را میتوان یکی از گونه های میان رشته ای دانست که در راستای تبیین هستی و معرفت در دیگر زمینه ها همچون طراحی فضاهای مختلف گام برمی دارد. بر این اساس تاکید بر گرایش ها و مطالعات میان رشته ای می تواند شناخت و فهم موضوعات چندوجهی را میسر نموده و با بررسی راهکارهای گوناگون، بسط و گسترش علمی ابعاد مسئله را امکان پذیر سازد. رویکرد پدیدارشناسی که از اواخر دهه ی هفتاد میلادی به بعد ، با ترجمه ی آثار مارتین هایدگر و گاستون باشلار وارد حوزه ی معماری و شهرسازی شده است ، رویکردی توصیفی است و در گستره ی تحقیق کیفی قرار دارد. بحران معنی در فضاهای شهری و کاستی های رویکرد کمی در نیل به حس مکان و الفت با مکان از دلایل بازگشت به رویکرد کیفی و نیز پدیدارشناسی بوده است. اولین گام در پدیدار شناسی ، تلاش برای رهایی از همه ی سازه های تحمیلی و نادرست است، اعم از تحمیل های فرهنگی ، علمی ، اجتماعی و... دومین گام کوشش برای جهت یابی آرام و تدریجی به سوی خود اشیا و به عبارتی بازگشت به تجارب واقعی و ارتباطی زنده و پویا با پدیده ها با هدف نیل به ماهیت و ساختارهای اصلی و زیربنایی آنهاست. در پژوهش حاضر مفهوم مکان از دیدگاه شولتز با استفاده از روش تطبیقی_توصیفی مورد بررسی قرار می گیرد.

نویسندگان

سارا زارعی

دانشجوی دکترا معماری، گروه معماری، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی،واحد بوشهر، ایران

محمد علی رحیمی

استادیار گروه معماری، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بوشهر، ایران