نقش خلاقیت اسکمپر در ارتقای مهارت های حل مساله دانش آموزان
محل انتشار: دومین همایش ملی آسیب شناسی روانی
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 431
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ASRUMA02_060
تاریخ نمایه سازی: 7 اردیبهشت 1401
چکیده مقاله:
حل مسئله در جهت شناخت هرچه بهتر خود، برقراری روابط بین فردی مناسب و موثر، کنترل هیجانات، مدیریت داشتن بر شرایط تنشزا و حل کردن مسائل و مشکلات دانش آموزان بسیار مهم می باشدو چنانچه افراد توانایی حل مسئله را کسب نکنند، ممکن است به ایجاد و بروز رفتارهای ناسازگارانه منجر شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خلاقیت اسکمپر در ارتقای مهارت های حل مساله دانش آموزان انجام شد. این پژوهش توصیفی و روش گرداوری مطالب از نوع کتابخانه ای بوده و در این پژوهش از مقاله های مرتبط داخلی و خارجی مرتبط با موضوع که از حجم نمونه و تحلیل اماری مناسبی برخوردار بود، استفاده گردیده است. بررسی های انجام شده از پژوهش های پیشین نشان داد که دانش آموزانی که از خلاقیت و تفکر خلاق بالاتری برخوردارهستند، ازسلامت روانی بیشتری نیز برخوردار می باشند. همچنین پرورش خلاقیت به روش اسکمپر به فرد، کمک می کند تادانش آموزان در رویارویی با مسائل و مشکلات جهت فکری خود را تغییر داده و با مسئله همسو شوند، و از طرف دیگر باعث افزایش قابلیت ابتکار در پاسخها، ایده ها و فعالیتهای دانش آموزان میگردد و درنتیجه بهره گیری از این روش موجب می شود که دانش اموزان در زمان برخورد با موضوعی جدید ضمن توجه به مفهوم و محتوای اصلی به جزییات نیز توجه کنند و قادر گردند تاشرح، توضیح و تفسیر مناسبی از جزئیات را هم ارائه نمایند. روش خلاقیت اسکمپر تاثیر زیادی بر مهارت حل مسئله داشته و برتمامی مولفه های آن از قبیل: اعتماد به حل مسئله، گرایش به حل مسئله و کنترل هیجانات هنگام حل مسئله اثربخش می باشد. لذاآموزش ایده جویی اسکمپر در مدارس، جهت افزایش مهارت حل مساله دانش آموزان پیشنهاد می گردد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
منصوره خادمی مهدی آبادی
دانشجوی کارشناسی ارشد، روانشناسی تربیتی، دانشگاه یزد، ایران
کاظم برزگر بفروئی
دانشیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، گروه علوم تربیتی، دانشگاه یزد ، ایران
احمد زندوانیان
استادیار، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، گروه علوم تربیتی، دانشگاه یزد، ایر ان