مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان عادی و زنان آزار دیده مراجعه کننده به اداره بهزیستی شهرستان دزفول

هدف از این پژوهش مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان عادی و زنان آزاردیده مراجعه کننده به اداره بهزیستی شهرستان دزفول بود. پژوهش علی مقایسه ای از نوع مقطعی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان عادی و زنان آزاردیده مراجعه کننده به اداره بهزیستی شهرستان دزفول در طی سال ۱۴۰۰بود که در آن سازمان دارای پرونده بودند. بر اساس نمونه گیری هدفمند از بین زنان عادی مراجعه کننده به اداره بهزیستی شهرستان دزفول و زنان آزار دیده دارای پرونده خشونت خانگی در اورژانس اجتماعی دزفول در طی سال ۱۴۰۰ تعداد ۴۰ زن آزاردیده و تعداد ۴۰ زن عادی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران ۲۰۰۲ و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ ۱۹۹۸ بود. روش های آماری شامل آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل تحلیل واریانس چندمتغیری با آزمون پیش فرض لون بود. داده ها توسط نرم افزار آماریSPSSتجزیه و تحلیل شد. بر طبق تحلیل واریانس چندمتغیری در راهبرد های تمرکز مثبت مجدد/برنامه ریزی و ارزیابی مثبت/دیدگاه وسیع تر بین زنان عادی و زنان آزاردیده تفاوت معناداری وجود نداشت. اما در راهبردهای سرزنش دیگران، سرزنش خود، نشخوار فکری و فاجعه آمیز کردن میانگین نمرات زنان آزار دیده به طور معناداریبیشتر از میانگین نمرات زنان عادی بود. در طرحواره های حوزه بریدگی/طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، دیگر جهت مندی، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری و محدودیت های مختل میانگین نمرات زنان آزار دیده به طور معناداری بیشتر از میانگین نمرات زنان عادی بود.

کلیدواژه ها:

راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ، طرحواره های ناسازگاراولیه ، زنان عادی ، زنان آزاردیده