بررسی رابطه آرزومندی مدیریت زنان شاغل آموزش و پرورش با تعارض کار و خانواده با تاکید برنقش میانجی سرمایه روانشناختی

هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه آرزومندی مدیریت زنان شاغل آموزش و پرورش با تعارض کار و خانواده با تاکید برنقش میانجی سرمایه روانشناختی معلمان مدارس ابتدایی شهرستان بوکان بود . روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه زنان شاغل مقطع ابتدایی آموزش و پرورش شهرستان بوکان به تعداد ۶۲۲ نفر در سالتحصیلی ۱۳۹۹ - ۱۴۰۰ است که حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده ۲۰۰ نفر انتخاب گردید. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های استاندارد سرمایه روانشناختی لوتانز (۲۰۰۷ )، پرسشنامه آرزومندی شغلی اوبراین (۱۹۹۶)، پرسشنامه تعارض کار- خانواده کارلسون و همکاران (۱۹۹۳) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، درصد فراوانی ،انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، مدل معادلات ساختاری و آزمون کلموگرونف اسمیرونف برای نرمال بودن دادها) استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین آرزومندی مدیریت با تعارض کار- خانواده رابطه مثبت وجود دارد. اما رابطه بین آرزومندی مدیریت بر سرمایه روانشناختی منفی بوده است. همچنین بین آرزومندی مدیریت با تعارض کار- خانواده با تاکید بر نقش میانجی سرمایه روانشناختی رابطه معنی داری وجود دارد.

کلیدواژه ها:

آرزومندی مدیریت ، تعارض کار - خانواده ، سرمایه روانشناختی