ضرورت نیازسنجی آموزشی دانش آموختگان رشته معماری با نگاهی به نظریه کلب

رشته معماری، رشته ای چند بعدی و دارای وجوه متعدد است. و دانش آموخته این رشته می بایست به توانایی های بسیاری دست یابد تا بتواند مسئولیت حرفه ای خود را به خوبی به انجام رساند. در حالیکه در زمان آموزش این رشته در مقاطع مختلف تحصیلی، تاکید بر روی وجهی خاص از معماری و عدم توجه به دیگر توانایی های مورد نیاز برای یک معمار، ممکن است روند حرفه ای شدن یک معمار را با چالش هایی مواجه کند. تحقیقات اشاره شده در این مقاله نشان داده است که معمولا سبک یادگیری و در نتیجه رویکرد عملکردی دانشجویان معماری در یک وجه بیشتر پرورش داده می شود. این خود باعث می شود که دانش آموختگان رشته معماری پس از دوران تحصیل نیاز به آموزش هایی برای عملکرد متناسب با بازار کار داشته باشند. در این نوشتار، به ضرورت انجام نیازسنجی آموزشی برای پی بردن به نیازهای آموزشی دانش آموختگان رشته معماری پس از ورود به بازار حرفه ای کسب و کار پرداخته شده است. روش و فرایند تحقیق به این صورت بوده است که فرضیه چگونگی نسبت میان سبک یادگیری غالب در یک رشته تحصیلی با توانایی انجام کار حرفه ای متناسب با آن رشته، مطرح شده است و برای آزمودن این فرضیه به منابع علمی درباره مفهوم سبک یادگیری و پژوهش هایی که در زمینه سنجش سبک غالب یادگیری دانشجویان معماری پرداخته اند، مراجعه شده است. همچنین ویژگی های حرفه معماری نیز مورد واکاوی قرار گرفته است. و میزان نسبت تجلس ویژگی ها و توانایی ها و مشخصات افرادی که آن سبک غالب یادگیری را دارند و توانایی های حرفه معماری، مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت با توجه به وجود سبک غالب یادگیری در دانشجویان معماری و رشد غیرهمسان همه ظرفیت های عملکردی اغلب آنان، وجود نیاز به آموزش مجدد متناسب با بازار کار برای آنان، احصاء شده است.

کلیدواژه ها:

نیازسنجی آموزشی ، نظریه کلب ، آموزش معماری ، دانش آموختگان معماری.