رابطه بین باورهای غیر منطقی و مدیریت احساسات با قضاوت اخلاقی و کنترل کلاس با توجه به نقش میانجی افکار اضطرابی دبیران دوره متوسطه شهر کرمان

این تحقیق باهدف مدل یابی معادلات ساختاری رابطه بین باورهای غیرمنطقی و مدیریت احساسات با قضاوت اخلاقی و کنترل کلاس باتوجه به نقش میانجی افکاراضطرابی دبیران بود. روش تحقیق توصیفی همبستگی بود .جامعه آماری شامل کلیه دبیران به تعداد ۱۴۰۰ نفردرسال تحصیلی ۹۹- ۹۸ بوده است. ۵۶۰نفرازطریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها ازپرسشنامه های باورهای غیرمنطقی جونز (۱۹۹۳)مدیریت احساسات کیم گراتس (۲۰۰۴)، افکاراضطرابی ولز(۱۹۹۵ )، قضاوت اخلاقی سینها(۱۹۹۸) و پرسشنامه کنترل کلاس مارتین و همکاران (۲۰۰۲) استفاده شده است. تحلیل داده هابا نرم افزارهای spss۲۳ و Amos۲۰ انجام گرفته وازآماره های توصیفی و استنباطی ومدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان دادمدل تبیین رابطه بین باورهای غیرمنطقی و مدیریت احساسات با قضاوت اخلاقی و کنترل کلاس باتوجه به نقش میانجی افکاراضطرابی دبیران از برازش قابل قبولی برخوردار است. بطوری که بین باورهای غیرمنطقی و مولفه های آن با قضاوت اخلاقی و کنترل کلاس رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد، بین مدیریت احساسات و مولفه های آن با قضاوت اخلاقی و کنترل کلاس رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. و افکاراضطرابی در رابطه سایر متغیرها نقش میانجی دارد.

کلیدواژه ها:

باورهای غیر منطقی ، مدیریت احساسات ، افکار اضطرابی ، قضاوت اخلاقی ، کنترل کلاس