واکاوی معناشناختی منشاء قدرت سیاسی در پرتو جهان بینی قرآنی
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 176
فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_SCJPO-13-2_002
تاریخ نمایه سازی: 21 اسفند 1400
چکیده مقاله:
در دانش سیاسی اسلامی، مهم ترین موضوع در شکل گیری مفهوم قدرت، مربوط به تفکری است که در آن، قدرت سیاسی از یک منبع متعالی سرچشمه می گیرد. شکل قابل دسترس این منبع متعالی، قرآن(وحی) و سنت پیامبر است که به صورت منابع متنی در اختیار مسلمانان است. این تفکر در نقطه ی مقابل ایده ی خودبنیادی و خودمختاری انسان در شیوه ی تفکر جدید غربی است. تفکری که منجر به پیدایش مفهوم انسان مداری شده است. متفکران مسلمان برخلاف اندیشم در قلمرو دانش سیاسی یکی از سرفصلهای مهم بحث قدرت سیاسی است. در این قلمرو مسائل مختلفی نظیر مبانی، منابع، کارکرد و اهداف قدرت سیاسی مورد واکاوی قرار می گیرد. پاسخ به این مسئله نیازمند تبیین بنیادی ترین بحث، یعنی منشا قدرت سیاسی است. در این پژوهش به منظور حل این مسئله، این پرسش در کانون بررسی قرار می گیرد که بازخوانی مفاهیم مرتبط با قدرت سیاسی، چگونه می تواند ما را به کشف منشاء قدرت سیاسی از منظر قران رهنمون شود؟ به نظر می رسد خوانش معناشناسانه از مفاهیم مرتبط با قدرت سیاسی نظیر خالقیت، مالکیت، ولایت و هدایت می تواند در ارتباط با جهان بینی توحیدی، منشاء قدرت سیاسی را نمایان سازد. برآیند این واکاوی برخلاف دیدگاه رایج در جهان امروز که منشاء قدرت را توافق و قرارداد اجتماعی می پندارد منشا قدرت سیاسی را امری ناشی از اراده الهی میداند. به منظور تبیین این فرضیه تلاش می شود صورتبندی مفهوم قدرت سیاسی از منظر قرآن تبیین شده و نوع ارتباط بین مهمترین شاخص های دخیل در یک شبکه معنایی منسجم تحلیل شود. این امر نیازمند شناسایی مفاهیم کلیدی مرتبط با قدرت سیاسی و کشف میدان معنایی آن از طریق تحلیل محتوا می باشد. این بررسی نشان می دهد که فی مابین سیاست و دین پیوند نزدیکی برقرار است و مفهوم قدرت در شیوه ی تفکر قرآنی با توجه به جایگاه انسان در جهان و رابطه ی انسان و خدا معنا می یابد. ترسیم این نوع رابطه به منابع، کارکرد و اهداف قدرت معنا می بخشد. ندان غربی قراردادگرا، قدرت سیاسی را نه به عنوان محصول توافق افراد جامعه، بلکه در ارتباط با اراده ی خداوند تعریف کرده اند. آن ها بر این باورند که "قرآن" باید به عنوان الگوی ترسیم نظم عمومی جامعه مورد توجه واقع شود؛ چراکه خدا حاکم مطلق و قانون گذار نهایی است و از مجرای وحی الگوی لازم برای ایجاد نظم عمومی را در اختیار انسان ها قرار می دهد و نیازمندی های اجتماعی مومنان را تامین می کند. ازاین رو، هدف این مقاله، تبیین استیلای جهان بینی توحیدی بر شکل گیری مفهوم قدرت در ادبیات قرآنی است. این بررسی معناشناسانه نشان می دهد که مفهوم قدرت در شیوه ی تفکر قرآنی با توجه به جایگاه انسان در جهان و رابطه ی انسان و خدا معنا می یابد و موجب می شود که فی مابین سیاست و دین پیوند نزدیکی برقرار شود. ترسیم این نوع رابطه به منابع، کارکرد و اهداف قدرت معنا می بخشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمود فلاح
استادیار،پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی. قم، ایران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :