ارتباط میان رشته ای علم و الاهیات: مشکل معرفت شناختی و راه حل پسامبناگرایی
محل انتشار: دوفصلنامه پژوهش های ادیانی، دوره: 3، شماره: 5
سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 124
فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_ADYAN-3-5_006
تاریخ نمایه سازی: 23 بهمن 1400
چکیده مقاله:
در دوره مدرن با مطرح شدن علم به عنوان چارچوب فکری مسلط، الاهیات مسیحی شیوه های مختلفی را برای حفظ جایگاه خود به کار برده است. امروزه برای بررسی تعامل علم و الاهیات مسیحی، به جای بحث های روش شناختی به چارچوب معرفت شناختی توجه می شود. در تاملات و نظریه پردازی های علمی و الاهیات مسیحی، به طور کلی دو چارچوب عمده معرفت شناختی وجود داشته است: مبناگرایی و نامبناگرایی. در مبناگرایی، امکان به دست آوردن صدقی جهان شمول و رها از بافت فرض می شود. از سوی دیگر، نامبناگرایان، دانش انسان را پدیده اجتماعی در حال تکاملی به تصویر می کشند که از طریق معانی در شبکه ای از باورها شکل می گیرد. در این مقاله استدلال می شود که الاهیات در چارچوب مبناگرا در خصوص نقد میان رشته ای علم پاسخ گو نیست و طبق نامبناگرایی، وفاداری به آموزه های سنتی را از دست می دهد. سپس پسامبناگرایی یکی از مهم ترین راه حل ها برای این مسئله معرفی می شود که از جمله فان هیوستین، الاهی دان مسیحی، در آثار خود به آن می پردازد. دل مشغولی این مقاله بررسی این مسئله است که رویکرد پسامبناگرا چه خصوصیاتی دارد و چگونه/آیا با انتخاب راهی میان دو دیدگاه پیشین، از مشکلات آنها اجتناب می کند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
حمید طالب
دانشجوی دکتری دین پژوهی، دانشگاه ادیان و مذاهب.
نعیمه پورمحمدی
استادیار گروه فلسفه دین، دانشگاه ادیان و مذاهب.
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :