سازوکار جایگیری توده گرانیتوییدی چالو با استفاده از روش فابریک مغناطیسی

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 169

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_GSJ-24-95_011

تاریخ نمایه سازی: 16 بهمن 1400

چکیده مقاله:

توده گرانیتوییدی چالو در جنوب دامغان از دو واحد مونزودیوریت و کوارتزدیوریت تشکیل شده و به درون سنگ های آتشفشانی ائوسن تزریق شده است. سازوکار جایگیری این توده با استفاده از روش ناهمگنی قابلیت پذیرفتاری مغناطیسی (AMS) مورد مطالعه قرار گرفته است. میانگین پذیرفتاری مغناطیسی اندازه گیری شده (Km، برحسب µSI) در کوارتزدیوریت ها و مونزودیوریت های سالم، به ترتیب ۳۱۶۰۸ و ۳۳۷۲۶ است و بنابراین جزو گرانیتوییدهای فرومغناطیس به شمار می روند. در این توده گرانیتوییدی، مگنتیت عامل اصلی پذیرفتاری مغناطیسی و بیوتیت و پیروکسن از دیگر حامل های فرعی رفتار مغناطیسی هستند. بررسی های صحرایی، سنگ نگاری و فابریک های مغناطیسی نشان می دهد که توده نفوذی یادشده در دو مرحله و با دو سازوکار متفاوت جایگیری کرده است. واحد مونزودیوریتی با بافت چیره پورفیروییدی و الگوهای خطوارگی و برگوارگی شمالی- جنوبی موازی با حاشیه توده در امتداد بازشدگی های کششی یک پهنه برشی راستالغز جایگیری و واحد کوارتزدیوریتی همزمان یا کمی پس از واحد مونزودیوریتی به صورت دایک جایگیری کرده است. الگوی فابریک مغناطیسی و همچنین کلوچه ای بودن شکل بیضوی مغناطیسی همراه با بافت چیره تراکیتوییدی در این واحد با الگوی فابریک غیر عادی در دایک ها همخوانی دارد و جهت گیری کانی پلاژیوکلاز جهت جریان ماگما را نشان می دهد. در برخی از ایستگاه ها به دلیل فرایند دگرسانی گرمابی کانی مگنتیت از دید اندازه بلوری کوچک و یا به هماتیت دگرسان شده و هر دو عامل سبب کاهش در مقدار پذیرفتاری مغناطیسی شده است. ریزساخت های موجود در این توده بیشتر ماگمایی و نشان دهنده بالا بودن درصد مذاب به بلور در هنگام جایگیری توده و یا نبود تنش های زمین ساختی پس از تبلور کامل ماگماست. 

نویسندگان

مریم شیبی

استادیار، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شاهرود، شاهرود، ایران

پروین مجیدی

کارشناسی ارشد، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شاهرود، شاهرود، ایران