بررسی علل گرایش به جرم و انحراف در کشورهای اسلامی در حال توسعه

نظام کیفری به تحلیلی واقع بینانه از وضعیت و مختصات اجتماعی جرم نیاز دارد تا سیاست های سزادهی خود را تنظیم کند. فهم جابجایی ارزش ها در فرایند تغییرات اجتماعی بی شک نگاه حاکمیت و نظام قضایی را نسبت به روش سزادهی و کیفر متفاوت خواهد کرد. در چارچوب های کیفر شناسانه، تردیدی نیست که امروزه چه از زوایه بلوغ عقلی نظام های قضایی و چه از زاویه دین و اخلاق، کیفر دادن مرتکب جرم بدون به اثر آینده نگرانه آن اقدامی مطرود بشمار می رود. حتی اگر بدون توجه به پیامدکیفر، صرفا با نگاهی سزاگرا (یا غیر پیامدگرا) همچون امانوئل کانت یا سایر اخلاق گرایان با هدف جبران بی حرمتی به ارزش های اجتماعی، اخلاقی یا مذهتی و با انگیزه حمایت و حراست از این ارزش ها مجدرم را مجازات کنیم. (کی نیا، ۱۳۷۴: ۱۰۴) طتعا مستلزم شناخت دقیق ساختار ارزشی و هنجاری جامعه خواهد بود و این تلازم بی شک در دوران حاضر که سرعت تغییرات اجتماعی شتاب بیشتری گرفته است. جدی تر و بااهمیت تر می نماید.این دغدغه در این تحقیق از رهگذر مطالعات جامعه شناسی جنایی دنتال می شود. مطالعه پدیده مجرمانه از این زاویه که جرم یا انحراف ماحصل کژتابی هایی در رفتار اجتماعی اشخاص است و همچنین نتیجه معادلات پیچیده اجتماعی و تغییرات ناگزیر جامعه شناسی است، در دایره جامعه شناسی جنایی قرار می گیرد.