پیوند معنایی میان حکایت اصلی و حکایت های فرعی در قلعه ذات صور مثنوی
محل انتشار: دوفصلنامه کهن نامه ادب پارسی، دوره: 1، شماره: 1
سال انتشار: 1389
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 167
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_CLASS-1-1_003
تاریخ نمایه سازی: 11 بهمن 1400
چکیده مقاله:
مولانا در مثنوی از اسلوب خاص قصه گویی استفاده کرده است. او در این شیوه، حکایت های بسیاری را در دل یک حکایت بزرگ گنجانده و مثل ها و حکایتواره های بسیاری را با داستان اصلی خود همراه کرده است. آیا او فکر معینی را دنبال می کرده است، یا آوردن حکایت ها فقط بر اثر عملکرد زنجیره تداعی و بدون جهت گیری روشنی صورت گرفته است؟ به عبارت دیگر، آیا میان حکایت اصلی و حکایت های فرعی، ارتباط معنوی روشنی وجود دارد؟ در این مقاله ضمن بررسی داستان دژ هوش ربا یا قلعه ذات صور در دفتر ششم مثنوی، کوشیده ایم ارتباط معنایی میان حکایت اصلی و حکایت های فرعی روشن شود. در این تحلیل از روش تجزیه متن به واحدهای معنایی کوچک تر و کشف رابطه واحدهای معنایی جزئی با معنای اصلی، مطابق روش های نقد ساختاری گرمیا منتقد فرانسوی استفاده شده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مریم مشرف
دانشیار دانشگاه شهید بهشتی