مطالعه بصری آثار نقاشی حسین زنده رودی از منظر اصول ادراک دیداری گشتالت

اصول کلی مکتب گشتالت به معنی کل واحد توسط گروهی از روانشناسان آلمانی نیمه اول سده بیستم میلادی تدوین گردیدهاست. این دیدگاه مبنی بر نظریه های مربوط به چگونگی سازماندهی بیننده از مجموعه عنصرهای دیداری ساده است که وقتیطبق قانون های مشخص به کاربرده می شود به صورت گروه هایی در مجموعه واحد تعریف شده و به کلیت نظام ادراک دیداریمی انجامد. پویش و رواج این نوع مطالعه ها در عرصه هنرهای تجسمی با نام "رودلف آرنهایم" گره خرده است. امروزهنر معاصرنیاز مبرمی به تحلیل و شناخت آثار هنرمندان معاصر دارد. از جهتی دیگر آثار معاصربا رعایت قواعد و اصول هنرهای تجسمیاجرا می شوند. نقاش پر آوازه و فاخر ایران حسین زنده رودی در خلق آثار خود همانند بسیاری از هنرمندان اصول و قواعدهنرهای تجسمی را رعایت نموده است. در این مقاله به بررسی و تحلیل آثار این هنرمند از منظر اصول دیداری گشتالتپرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است. -۱ کدامیک از اصول ادراک دیداری گشتالت در آثار نقاشی حسین زنده رودی قابل بررسی هستند؟ ۲- میزان ادراک و تاثیر هر کدام از اصول گشتالت در چه پراگنانز هست؟ نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که اصول هفتگانه گشتالت در تمامی موارد قابل ارزیابی است که بابکار بستن هر کدام از این اصول فرایند ادراک بصری از آثار حسین زنده رودی شکل می گیرد.

کلیدواژه ها:

گشتالت ، حسین زنده رودی ، هنر معاصر