مطالعه تطبیقی داستان و فیلم شازده احتجاب و نظریه فمنیسم لیبرال

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 535

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

APZQS01_012

تاریخ نمایه سازی: 3 بهمن 1400

چکیده مقاله:

رابطه ی ادبیات و هنر همواره، به عنوان یکی از موضوعات مورد توجه ادبیات تطبیقی، مد نظر بوده است، خصوصا که ادبیاتتطبیقی از سال های ۱۹۷۰ میلادی با نظریات هنری رماک شکل جدیدی از مطالعات را با تکیه بر پژوهش های بین ارشته ایبه نمایش گذاشته است. سینما و ادبیات به عنوان روشهای متفاوت بیان، هر دو سعی در ترسیم هنرمندانه عوامل تشکیلدهنده ی روایت، نظیر شخصیت، مکان، زمان و دیدگاه، به وسیله ی رسانه های متفاوت کلمه و تصویر دارند. در این میانتاثیر این دو هنر در یکدیگر باعث ایجاد تغییراتی در این ساختارها گردیده و شکل جدیدی از نوشتار را که همزمان ازویژگی های رمان و فیلم بهرهمند گردیده را پدید آورده است. بهمن فرمان آرا، در سال ۱۳۵۳ با اقتباس از داستان کوتاهشازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری و با یاری نویسنده داستان، فیلمنامه ی فیلم شازده احتجاب را نوشت و آن را ساخت.این مقاله با توجه به تفاوت های زمانی و فرهنگی میان اثر مورد نظر و ارتباطات، اشتراکات و افتراقات تاریخی و فرهنگیدهه ی دوره قاجار و اوایل پهلوی، به بررسی شباهت ها و تفاوت های عناصر نظریه فمینیسم لیبرال و حقوق زنان در جامعه یمربوطه می پردازد. هدف اصلی مقاله، پرداختن به مولفه های استخراج شده که عبارتند از: عدم اعتماد به جنس مخالف،خشونت خانگی و درانزوا نگهداشتن و محدودیت در تعاملات اجتماعی که در دو دورهی تاریخی روی داده و طرح شباهت هاو تفاوت ها و علل آن در دوره قاجار و کمی بعدتر یعنی پهلوی اول است. مقاله با روش تحلیل- توصیفی و رویکرد تطبیقیبه روش کتابخانه ای صورت گرفته است. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که در قانون آزادی خواهی زنان چهشباهتهایی پایدار مانده و چه تفاوت هایی ایجاد شده است و براساس مصادیق خشونت علیه زنان، فیلم ساز با استفاده ازکدام المان های بصری و مولفه های روایی، داستان قادر به انتقال مفاهیم بوده است؟

نویسندگان

زهره رحمانی

دانشجوی کارشناسی ارشد روزانه پژوهش هنر دانشگاه گیلان، گیلان، ایران