سیمای معشوق در شعر هوشنگ ابتهاج

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 587

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI10_048

تاریخ نمایه سازی: 2 بهمن 1400

چکیده مقاله:

سیمای معشوق در ادبیات فارسی از دیرباز تاکنون دگردیسی و تغییرات بسیاری یافته است. در دوره اول شعر کلاسیک معشوق اعم از زن و مرد در مرزهای جسم ستوده شده است و گاه به فضایل اخلاقی از جمله فرمانبرداری نیز توجه شده است. باحضور عرفان در پهنه ادبیات جایگاه معشوق با ذات باری تعالی انطباق بافت و بدین گونه ارجمند شد؛ سپس با شکل گیری مکتب وقوع و سبک هندی هبوط او را شاهد هستیم. معشوق در دوره معاصر با معشوق شعر کلاسیک که شخصیتی کلی و غیر اجتماعی دارد و همواره مورد ستایش قرار گرفته تفاوت دارد. از اوایل قرن بیستم که مضامین شعری در بسیاری از جهات تغییر پیدا کرد، معشوق نیز شخصیتی حقیقی با جنسیتی مشخص، نمود می یابد و حتی در مواردی مصداقی از همسر شاعر است و در تمام ابعاد زندگی او حضور داشته است در همین راستا پژوهش حاضر بر آن است تا با رویکردی توصیفی- تحلیلی بازتاب سیمای معشوق را در سروده های هوشنگ ابتهاج تحلیل کند. بررسی ها نشان می دهد که در شعر ابتهاج، معشوق جلوه های گوناگونی دارد. جدای از اینکه معشوق گاهی زن بوده و به حالتهای جسمانی آن پرداخته و از لب و چشم و زلف و حرف زده اند، معشوق جلوه های گوناگونی می یابد و مخاطب نمی تواند دریابد مراد شاعر از معشوق چه تصویری است، معشوق عرفانی و ازلی، معشوق آنیمایی، معشوق کهن الگو، معشوق رمانتیسمی و معشوق اجتماعی جلوه های معشوق هستند که در این پژوهش با تکیه بر اشعار ابتهاج تجزیه و تحلیل شده اند، افزون بر این توصیفات جسمی و جنسی معشوق و ویژگی های رفتاری (فراق، هجران، جفا، مهر) معشوق از دیگر شاخصهای پژوهش حاضر است که بدان پرداخته شده است.

نویسندگان

بدریه قوامی

استادیار گروه زبان وادبیات فارسی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران.

فاطمه جعفری

دانشجوی دکتری، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران.