بررسی و تحلیل مولفه های عاشقانه و عرفانی در یکصد غزل وحشی بافقی
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 710
فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
HLCONFF01_011
تاریخ نمایه سازی: 7 دی 1400
چکیده مقاله:
همواره در پس عاشقانه گویی ها و دلدادگی های برخی اشعار فارسی، معنایی عمیق تر از وابستگی به عشق دنیوی وجود دارد.گاهی این معنا آن قدر در نظر مردم عاد ی دور و پیچ یده می نماید که عارفان شاعر مجبورند برای بیان احساس خود از مفاهیمنزدیک به عشق زمینی استفاده کنند. وحشی بافقی (۹۹۱ - ۹۳۹ ه.ق) از شاعران بزرگ مکتب واسوخت ، ن یز در همین دسته جایمی گیرد. از میان صد غزل وحشی -که به طور تصادفی انتخاب شده است.- با کنکاش می توان به مفاهیم بلند عرفانی دست یافت. وحشی از شاعرانی است که عشق را مایه اصلی عرفان می داند. او در کنار عشق الهی و عرفان، بی نصیب از عشق دنیوی نماندهاست. در اشعار این شاعر بلندپایه، جلوه هایی از عشق زمینی نیز دیده می شود؛ به گونه ای که می توان غزلیات او را به دو گروهعاشقانه و عارفانه تقسیم کرد. وحشی در ترکیب و آمیختگی عشق و عرفان، دستی چابک دارد. عشق در بیان او، از نوع همان عشقمکتب واسوخت است اما در قسمت هایی دلدادگی اصیل هم می بینیم . این شاعر خطه کویر، در بیان مفاهیم عرفانی، نوآوریخاصی ندارد و اسلوب او بیشتر به شیوه همان شاعران پیشین است. ضمنا روش تحقیق در این مقاله بر اساس مطالعه و بهره گیریاز روش یادداشت برداری همراه با توصیف و تحلیل یافته های تحقیق، است. در این پژوهش سعی شده است با مراجعه به دیوانوحشی، در یکصد غزل او به صورت تصادفی، مفاهیم و درون مایه هایی پرکاربرد حوزه «عشق و عرفان» همراه با بسامد آنها، عناصری از قبیل «جان، آتش، دل، غم، شوق، چشمه حیوان، زلیخا، یوسف، صید، غمزه، فنا، مرغ، قفس، میخانه، حسن فنا و ...» از نظر کیفی و کمی مورد بررسی قرار گیرد.
نویسندگان
فضل اله رضایی اردانی
استادیار گروه زبان و اد بیات فارسی دانشگاه فرهنگیان یزد
غلامرضا هاتفی اردکانی
مدرس گروه زبان و اد بیات فارسی دانشگاه فرهنگیان یزد
زهرا باقرزاده دهرتی
دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات پایداری دانشگاه یزد