با تاکید بر نئوکانیزه شدن ابعاد سیاست خارجی آمریکا جایگاه جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی ایالات متحده

سال انتشار: 1385
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 103

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_CSRA-14-1_015

تاریخ نمایه سازی: 25 آذر 1400

چکیده مقاله:

«دیک چنی» معاون کهنه کار جورج دبلیو بوش در یکی از اظهارات تامل برانگیز خویش در آوریل ۲۰۰۴ اعلام کرد «تنها منطقه ای که الزامات راهبردی آمریکا را در جهان برنمی تابد خاورمیانه است». به رغم وی خاورمیانه تنها حوزه ی رام نشدنی برای ایالات متحده محسوب می شود که باید برای تادیب آن از دو ابزار «تنبیه و نوازش» بهره جست؛ تنبیه باید معطوف به حکومت ها باشد و نوازش متوجه ملت ها. اما در این منطقه بحران خیز و غیرمتعارف که به قول «باری بوزان» «بر سازه های کشمکش زا» استوار است، کشوری که در مرکز ثقل بی توجهی نسبت به اولویت های سیاست خارجی آمریکا قرار دارد، ایران است. ایرانی ها با حیات بخشیدن به انقلابی «تجدید نظر طلب» در قلب منطقه خاورمیانه، تمام مختصات راهبردی ایالات متحده را با چالش جدی روبه رو ساختند. چالشی که در خلال یک ربع قرن اخیر موجبات «تصاعد تدریجی بحران» میان دو کشور ایران و آمریکا گردید. به دیگر سخن انقلاب اسلامی ایران از آن رو که مبانی رفتاری و فلسفی جدیدی را که منبعث از اصول و انگاه های اصیل اسلام بود بنا نهاد، در تعارض و تقابل ماهوی با ارزش های حاکم بر فلسفه سیاسی غرب که ملهم از ارزش های لیبرالیستی است، قرار گرفت و از این رهگذر مقطعی جدید که آکنده از تخاصم و دشمنی میان آنان بود، پدیدار شد.