مسایل بین الملل جهان اسلام و ایران و کشورهای همسایه

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 788

فایل این مقاله در 29 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PSTCONF07_018

تاریخ نمایه سازی: 30 آبان 1400

چکیده مقاله:

دیدگاه متفاوت جمهوری اسلامی ایران و رهبر معظم انقلاب در مورد مسائل منطقه ای، به تفاوت بنیادین در نگرش معطوف به قدرت و نگرش معطوف به مسئولیت برمیگردد . قدرتهای جهانی که بر مبنای مادیات شکل گرفته اند،اساسا دارایی خود را در فقر دیگران میجویند و قدرت خود را در ضعف دیگران میبینند. بر این اساس است که آمریکایی ها حتی در مواجه ه با کشورهای متحد خود مانند اروپایی ها نیز از همین فرمول پیروی میکنند. آنها در مراودات اقتصادی، امنیتی، سیاسی و علمی و حتی مراودات خصوصی این ملاحظه را در نظر میگیرند که همواره برای کشورهای پیرامونی -و از جمله کشورهای اروپایی - موقعیتی ضعیف تر ایجاد کنند و استقلال وآزادی عمل این کشورها را محدود سازند تانهایتا از این نهادهای سیاسی پیرامونی به عنوان پلکان قدرت خود بهره ببرند.پس از جنگ جهانی دوم و طبق اصل چهار ترومن، کشورهای اروپایی وضعیت وابسته ای را نسبت به آمریکا پیدا کردند و در حوزه ی سیاست خارجی به شدت تابع کشور متروپل -یعنی آمریکا- شدند. این کشورها امروز از وضعیت ضعیفی برخوردارند؛ تا جایی که بسیاری از کشورهای آسیایی که در دهه ی ۱۹۴۰ از اروپا عقب تر بودند، امروزه جلو زده اند. اروپا حدود ۶۰ سال پس از اجرای اصل چهار ترومن، امروز به صورت واحدی ضعیف در عرصه ی بین الملل بروز و ظهور دارد واساسا فاقد سیاست خارجی مستقل است. در این فرایند همیشه بحرانهایی که آمریکا را در برگرفته است، به کشورهای پیرامونی و از جمله کشورهای اروپایی سرایت کرده است. همچنین آمریکا از بحرانهای اروپایی به عنوان فرصتی برای رشد بیشتر خود سود برده است. پارادایم مقاومت در نقطه ی مقابل پارادایم اشغال و سلطه جویی قرار دارد و معتقد است که تغییرات در منطقه باید در چهارچوب مصالح و منافع درونی کشورهای اسلامی صورت پذیرد. بر همین اساس جمهوری اسلامی ایران از اصلاحات درونی سوریه دفاع میکند.البته تفسیری که غربیها از تلاش منطقه ای جمهوری اسلامی ارائه میدهند، در چهارچوب پارادایم و منطق خودشان است. بر اساس پارادایم غرب، قدرت هر واحد سیاسی به ضعف واحدهای سیاسی پیرامونی بستگی دارد و مادامی که قدرتهای پیرامونی ضعیف تر میشوند، قدرت متروپل افزایش پیدا میکند . غربیها پارادایم دیگری را نمی شناسند و با منطق و تفکر اسلامی آشنایی ندارند . به همین دلیل رفتار جمهوری اسلامی را در پارادایم خودشان تعریف و تفسیر میکنند.طبیعتا اگر جابیفتد که جمهوری اسلامی هم مثل آمریکا یک قدرت سلطه گر و انحصارطلب است، واحدهای سیاسی منطقه ای نسبت به قدرت یافتن جمهوری اسلامی حساسیت پیدا میکنند و به صورت یک مانع منطقه ای در برابر ایران درمی آیند. در حالی که جمهوری اسلامی در منطقه در طول سی سال گذشته همواره یک واحد کمک کننده بوده است.

کلیدواژه ها:

جهان اسلام - جمهوری اسلامی ایران - امنیتی ، سیاسی - عرصه ی بین الملل - پارادایم مقاومت - اشغال و سلطه جویی

نویسندگان

محمداسماعیل مجلسی

مدرس ارشد درس دفاع مقدس استان سیستان و بلوچستا ن

فاطمه زینلی پور

کارشناسی دانشکده علوم قرآنی زاهدان