بررسی رابطه تفکر انتقادی و هوش هیجانی با خودکارآمدی تحصیلی بامیانجی گری مهارت حل مساله

خودکارآمدی تحصیلی مورد توجه بسیاری از صاحب نظران تعلیم و تربیت قرار دارد. موضوع اساسی دراین زمینه که ازاهمیت خاصی برخوردار است تربیت و آموزش دانش آموزانی هست که احساس خودکارآمدی موثری دردوران تحصیلات داشته باشند. هدف پژوهش حاضر تقش میانجی مهارت حل مساله در بررسی رابطه تفکر انتقادی و هوش هیجانی با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان بود. مطالعه حاضر بر روی کلیه دانش آموزان دخترپایه نهم مدارس دولتی شهرتهران بودکه با فرمول انتخاب نمونه کوکران تعداد ۲۵۰نفر از دانش آموزان انتخاب شدند. دراین تحقیق از چهار پرسشنامه تفکر انتقادی(کالیفرنیا فرم ب فاشیون)، پرسشنامه هوش هیجانی (بارآن) پرسشنامه حل مساله هپنروپترسون (۱۹۸۲) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (جینک و مورگان) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از نرمافزارهای SPSS-۲۱ و Amos استفاده شد.یافته های حاصل نشان داد خرده مقیاس های تفکر انتقادی و خرده مقیاس های هوش هیجانی بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان تاثیرمثبت افزایشی و در عین حال متفاوتی دارند . همچنین باید افزود که متغیرهای پیشگفته به صورت غیرمستقیم و با نقش میانجیگر مهارت حل مساله با متغیر ملاک رابطه معناداری دارند.پژوهش حاضر نشان داد که ابتدا معلمان باید با فرایندها و مهارت های تفکر انتقادی و مهارت های حل مساله و کاربردی نمودن هوش هیجانی آشنا و مسلط شوند تا ازآثار مثبت آن بهره مند شوند. نتایج این پژوهش به معلمان و مشاوران آموزشی کمک می کند تا همسو با والدین و از طریق به کارگیری شیوه های مناسب تدریس، ایجاد روابط موثر و متقابل با دانش آموزان، موجبات کسب موفقیت تحصیلی ، بازسازی انگیزش، تقویت مهارت حل مساله، خودکارآمدی تحصیلی آنان را فراهم نمایند

کلیدواژه ها:

تفکر انتقادی ، هوش هیجانی ، مهارت حل مساله ، خودکارآمدی تحصیلی ، دانش آموزان