کارکردهای متناقض واژه « باران »در شعر شفیعی کدکنی و بدرشاکرالسیاب

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 315

فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_DEHKH-6-19_007

تاریخ نمایه سازی: 18 آبان 1400

چکیده مقاله:

شاعران معاصر برای بیان افکار فلسفی و­ اجتماعی خویش، از ابزارهای مختلفی بهره گرفتند. از مهم ترین و بارزترین آنها استفاده از نمادها است؛ یکی از نمادهای طبیعی، باران است که در شعر معاصر فارسی و عربی جلوه ی ویژه ای یافته است؛ و در شعر شفیعی کدکنی و بدر شاکرالسیاب، کارکرد نماد شناختی پر رنگی دارد. هر دو شاعر با استفاده از این نماد، سروده های سمبولیستی قابل توجهی خلق کرده اند و در قالب آن افکار سیاسی فلسفی خود را به خوبی به تصویر کشیده اند.      نگارندگان در این مقاله با رویکردی تطبیقی، متاثر از مکتب آمریکایی به کارکرد نمادین و متناقض باران، در اشعار شفیعی کدکنی و بدرشاکرالسیاب می پردازند و این نتایج حاصل شده است که هر دو شاعر به برداشتی مشترک درباره مفهوم باران رسیده اند؛ یعنی  برای بیان مفاهیم سیاسی و اجتماعی خویش، با بکارگیری  ابعاد متضاد واژه « باران» بر عمق و تاثیر سمبولیک این کلمه افزوده اند و سیلاب هایی از مفاهیم مثبت(شادی، حیات بخشی و باروری، رستاخیز و... ) و منفی (مرگ، ویران گری، یاس و ناامیدی و...) را بر سر خوانندگان فرود آورده اند. البته مفاهیم مثبت و زندگی بخش «باران» در اشعار هر دو شاعر در مقایسه با مفاهیم منفی آن بسامد بالاتری دارد.

نویسندگان

ابوذر قاسمی آرانی

دانشجوی دکتری زبان وادبیات عربی دانشگاه رازی، ایران

علی سلیمی

استاد زبان و ادبیات عربی دانشگاه رازی، ایران

زینب خرم آبادی آرانی

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی کاشان، ایران.