اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر شفقت، بر راهبردهای تنظیم هیجان و رضایت زناشویی زنان پیمان شکن دارای خیانت سایبری
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 292
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_FCP-9-2_004
تاریخ نمایه سازی: 10 آبان 1400
چکیده مقاله:
با گسترش فناوری و فضای مجازی، تسهیل ارتباط و خیانت زناشویی به یک خطر تهدیدکننده برای خانواده تبدیل شده است که می تواند رضایت زناشویی و هیجانات زوجین را با مشکل مواجه گرداند. هدف پژوهش حاضر عبارت بود از بررسی تاثیر مشاوره گروهی مبتنی بر شفقت بر راهبردهای تنظیم هیجان و رضایت زناشویی زنان پیمان شکن دارای خیانت سایبری. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر را زنان متاهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره طلوع شهرستان هرسین در سال ۱۳۹۷ تشکیل دادند. از بین آنان ۲۴ نفر به شیوه هدفمند، انتخاب و بعد از کنترل معیارهای ورود و خروج، به صورت تصادفی در ۲ گروه ۱۲ نفری (آزمایش و گواه) جایگزین شدند. ابزارهای اندازه گیری عبارت بودند از مقیاس رضایت زناشویی هادسون (۱۹۹۲) و پرسشنامه تنظیم هیجانات گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۲). جلسات مبتنی بر رویکرد شفقت نیز طی ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقه ای برای گروه آزمایش ارائه شد.به منظور بررسی فرضیات پژوهش از آمار توصیفی و تحلیل واریانس به شیوه اندازه گیری مکرر در نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها نشان داد هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پیگیری میان دو گروه به لحاظ رضایت زناشویی (۸۴/۱۱ و ۰۶/۲۷F=) و راهبرد های انطباقی (۹۴/۱۴ و ۴۷/۲۷F=) و غیر انطباقی (۰۸/۲۵ و ۸۱/۲۲F=) تنظیم هیجان تفاوت وجود داشت (۰۵/۰p <)، همچنین اثر ثبات تاثیر در طول زمان و (۱۱/۹ و ۲۲/۱۰ و ۷۵/۷) همچنین تعامل زمان و اثر درمانی (۳۲/۶ و ۰۸/۲۵ و ۱۲/۱۹) نیز معنادار بود (۰۵/۰p <). نتایج حاکی از آن بود که مشاوره گروهی با رویکرد شفقت، راهبرد های تنظیم هیجان غیر انطباقی را کاهش و راهبرد های انطباقی و همچنین رضایت زناشویی زنان را افزایش داد. لذا از این رویکرد می توان در بهبود شاخص های روان شناختی زنان درگیر در خیانت زناشویی استفاده نمود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محسن بابایی گرمخانی
دکترای تخصصی رشته مشاوره، گروه مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه خوارزمی، البرز، ایران.
عبدالرحیم کسایی
استادیار رشته مشاوره، گروه مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه خوارزمی، البرز، ایران.
کیانوش زهراکار
دانشیار رشته مشاوره، گروه مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه خوارزمی، البرز، ایران .
اسماعیل اسدپور
استادیار رشته مشاوره، گروه مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه خوارزمی، البرز، ایران.
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :