پژوهشی در نظریه شناخت در حکمت متعالیه

سال انتشار: 1386
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 264

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SCJA-7-2_005

تاریخ نمایه سازی: 27 مهر 1400

چکیده مقاله:

در حکمت متعالیه، مبحث شناختشناسی با پیشگامی علامه طباطبایی و تبعیت مرتضی مطهری به طور خاص مطرح شد. به اعتقاد مطهری، بنبست شناخت تنها در فلسفه اسلامی گشوده شده است. او راه حل را چنین تبیین میکند: ماهیات یا معقولات اولیه منشا انتزاع مفاهیم فلسفی همچون امکان، ضرورت، علیت و ... هستند و چون معقولات اولیه نیز به دلایل وجود ذهنی با آنچه در عالم خارج است مطابقت دارند، شناخت امکانپذیر میشود. در این مقاله، دلایل مطرح شده در حکمت متعالیه، در خصوص تطابق بین صور ذهنی با ماهیات خارجی نقد و بررسی میشود. در خصوص این نظریه باید گفت میتوان پذیرفت که معقولات ثانیه از معقولات اولیه انتزاع می-شود، اما مشکل اصلی شناخت همان معقولات اولیه است و اینکه چه دلیلی برای مطابقت وجود دارد. بدیهی دانستن شناخت در واقع پاک کردن صورت مسئله است و نه حل آن. اگر اشکال مربوط به مطابقت ذهن با خارج مطرح باشد معقولات ثانیه نمیتواند مشکل شناخت را حل کند. در حکمت متعالیه بحث شناخت از بحث وجود و ماهیت انفکاک ندارد. به نظر میرسد بحث مطابقت ماهیت ذهنی با ماهیت عینی در مبحث وجود ذهنی بیشتر بر مبنای «اصالت ماهیت» است تا بر مبنای «اصالت وجود». ارائه راه حل برای مسئله شناخت، موضوع یک پژوهش مستقل است و این مقاله تنها به نقادی نظریه شناخت در حکمت متعالیه میپردازد تا متفکران با عنایت به اشکالات موجود به پاسخ مناسب بیندیشند.

نویسندگان

اعظم قاسمی

دانشگاه علامه طباطبایی