چگونه دانش آموز کلاس دهم به نام محدثه که گوشه گیر بود به جمع دوستان برگشت

محدثه دانش آموز کلاس دهمی در اوقات فراغت خود دوست داشت که در کناره ای کز کند و با تنهایی خودش لذت ببرد. همراه دوستان خودش بیرون نمی رفت و در گفت و گو ها شرکت نمی کرد حتی مواقعی که او را به صحبت دعوت می کردند خیلی مشتاق نبود و در این شرایط استرس می گرفت و بدنش به لرزه می افتاد. روزی که متوجه او شدم تصمیم گرفتم به او کمک کنم تا مثل بقیه از جمع لذت ببرد و بیشتر بخندد. اول از بهتر شدن رابطه مون استفاده کردم و کم کم به او نزدیک شدم تا بیش تر از من تاثیر بپذیرد. بعد از آن به گروه های جمعی او را دعوت کردم. مثلا صبحانه خوردن دسته جمعی و … در اوایل محدثه از این کار ناراحت می شد و از من می خواست که دوست های دونفره باشیم. اما با گفتن لذت های کارهای دسته جمعی و حرف هایی که رد و بدل می شد تصمیم گرفت که امتحانی کند. پس از مدتی که با من همراهی کرد و به حرف هایم گوش داد سر انجام محدثه به یک دانش آموزی تبدیل شده بود که نه تنها با دوستانش حرف می زد و گوشه گیر نبود بلکه اگر روزی بین بچه ها نبود و یا اینکه روزی غایب بود بچه ها سراغ او را می گرفتند و ابراز دل تنگی می کردند.

کلیدواژه ها:

دانش آمووز ، گوشه گیری ، گوش دادن ، استرس