اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر افسردگی کودکان مبتلا به سرطان

زمینه و هدف: بروز سرطان در کودکان رویداد تنش­ آوری است که علاوه بر ایجاد مسائل و مشکلات مختلف درمانی برای خانواده،  عوارض جسمانی و روانی مختلفی برای فرد مبتلا نیز به دنبال دارد. افسردگی یکی از مهم­ترین علائم روانی همبود با سرطان است که هم در مطالعات مختلف و هم در مشاهدات بالینی در افراد مبتلا با این بیماری، فراوان گزارش شده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش تنظیم هیجان بر افسردگی کودکان مبتلا به سرطان بود. روش: روش پژوهش حاضر شبه ­آزمایشی یک ­گروهی با پیش ­آزمون و پس ­آزمون بود. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی کودکان ۸ تا ۱۲ سال (دختر و پسر) مبتلا به سرطان بود که در سال ۱۳۹۴ در مراکز درمانی بیمارستان طبی کودکان و شهید بهرامی شهر تهران بستری شده­ بودند. تعداد ۱۰ کودک از این مراکز درمانی به شیوه نمونه ­گیری در دسترس انتخاب شدند و برنامه مداخله­ ای تنظیم هیجان را طی ۹ جلسه ۳۰ دقیقه ­ای دریافت کردند. داده­ های پژوهشی به ­وسیله فرم ­های والدین و معلم پرسش­نامه سیاهه رفتاری کودکان (آخنباخ و رسکورلا، ۲۰۰۱) در طی مراحل پیش­ آزمون و پس ­آزمون، جمع ­­آوری شدند و در پایان با استفاده از آزمون تی وابسته، تجزیه وتحلیل شدند. یافته­ ها: نتایج آزمون تی وابسته نشان داد نمره افسردگی کودکان در پس ­آزمون نسبت به پیش ­آزمون به طور معناداری کاهش یافته است؛ درنتیجه آموزش تنظیم هیجان، تاثیر معنی­ داری بر کاهش افسردگی کودکان مبتلا به سرطان دارد (۰/۰۰۱P<). نتیجه ­گیری: با توجه به یافته پژوهش حاضر می­ توان نتیجه گرفت که آموزش تنظیم هیجان با تقویت مهارت­ های مثبت تنظیم هیجانی و کاهش مهارت­ های منفی، می­ تواند نشانگان افسردگی را در کودکان مبتلا به سرطان کاهش دهد. علاوه بر این افزایش استفاده از شیوه ­های مثبت تنظیم هیجانی، به پذیرش شرایط موجود بیماری کمک کرده و با بهبود همکاری کودکان، موجب تسهیل روند درمان آنها در بیمارستان نیز می­ شود.

کلیدواژه ها:

Emotional regulation ، depression ، children with cancer ، تنظیم هیجان ، افسردگی ، کودکان مبتلا به سرطان