بررسی همبستگی فضایی زمانی میان تغییرات کاربری اراضی و سطح آب زیرزمینی در دشت همدان بهار
محل انتشار: فصلنامه علوم محیطی، دوره: 19، شماره: 1
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 233
فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_SCJS-19-1_015
تاریخ نمایه سازی: 24 شهریور 1400
چکیده مقاله:
سابقه و هدف: آب زیرزمینی به عنوان مهمترین منبع است ;کاربریهای گوناگون در مناطق خشک و نیمه خشک محسوب میشود. بنابراین ارزیابی اثرات فعالیتهای انسانی (به عنوان مثال، تغییرات کاربری و پوشش اراضی) بر منابع آبهای زیرزمینی، نقش اساسی در مدیریت پایدار آب و در نتیجه برنامه ریزی فضایی دارد. بنابراین نیاز به یکپارچه سازی برنامه ریزی کاربری اراضی و مدیریت منابع آب بصورت گسترده ای مورد تاکید میباشد و درک ارتباط مکانی فضایی تغییرات کاربری اراضی و منابع آب زیرزمینی، نقش حیاتی در مدیریت پایدار دشتهای کشور دارد. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط فضایی زمانی میان تغییرات کاربری اراضی و منابع اب زیرزمینی در دشت همدان بهار انجام شده است. موارد و روش ها: نقشه های کاربری زمین برای سال های ۱۹۸۹، ۱۹۹۷، ۲۰۰۵ ،۲۰۱۳ و ۲۰۱۸ از تصاویر ماهوراه ای لندست استخراج و طبقه بندی شد و سپس مورد ارزیابی صحت قرار گرفت. شش کاربری شامل اراضی کشاورزی آبی، دیمی، مراتع و ارتفاعات، اراضی انسانساخت، منابع آب سطحی و باغات استخراج و طبقهبندی شدند. همچنین نقشه های پراکنش عمق آب زیرزمینی با روش کریجینگ برای پنج سال از داده های پیزومتری تهیه شد. همبستگی و ارتباط بین تغییرات کاربری زمین و نوسانات عمق آب زیرزمینی توسط روشREGRESS صورت پذیرفت. نتایج و بحث: نتایج نقشههای کاربری اراضی نشانگر کاهش سهم اراضی مرتعی و ارتفاعات وتبدیل به اراضی دیمی میباشد به گونهای که سهم این اراضی از ۹.۶۸ درصد در سال ۱۹۸۹ به ۴۰.۸۵ درصد در سال ۲۰۱۸ رسیده است. سهم باغات کم و سهم اراضی انسانساخت از ۱.۲۷ درصد در سال ۱۹۸۹ به ۲.۴۵ درصد در سال ۲۰۱۸ رسیده است. سهم اراضی کشاورزی آبی از ۵.۳۲ درصد در سال ۱۹۸۹ به ۶.۲۵ درصد در سال ۲۰۱۸ رسیده است. روند تغییرات تراز آب زیرزمینی نیز در بستر هموار دشت مورد مطالعه که تقریبا تراز آب در آن ها کمتر ۱۸۰۰ متر بوده است و نقاط سکونتگاهی مهم و اراضی کشاورزی ابی نیز در ان ها هستند، بیشتر نمایان میباشد. میانگین سالانه بلند مدت افت سطح آب زیرزمینی برای دوره ی ۲۹ ساله، ۰.۹۱ می باشد بر اساس روش رگرسیون، مقدار R برای پنج دورهی مطالعاتی، حداقل ۰.۳۶ و حداکثر ۰.۴۰ بدست امد. در کنار ارتباط نسبی تغییرات سطح آب زیرزمینی و کاربری اراضی، نقش عوامل مدیریتی نیز باید مد نظر قرار گیرد. به گونهای که همبستگی میان کاهش تغییرات سطح آب زیرمینی و کاربری اراضی در هر دوره نسبت به دروه ی قبل خود افزایش نسبی داشته است. مقدار R بین تغییرات سطح اب زیرزمینی و کاربری اراضی برای سال های ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۹ به میزان ۰.۴۰ بدست امد که بر اساس آن، ۰.۱۶ درصد از تغییرات این دو متغیر در ارتباط باهم قابل تبیین می،باشد. بدلیل کمبود منابع آب؛ برنامه ریزی کاربری اراضی برای آینده باید در ارتباط با مقیاس، توان و محدوده دشتها و حوضههای آبخیز انجام گیرد تا بتوان به سیستم پایدار آب منطقهای دست یافت. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر میتواند نقش مهمی در درک اهمیت منابع اب زیرزمینی در مناطق خشک و نیمهخشک داشته باشد و بر لزوم توجه بیشتر بر تاثیرات کاربری اراضی و تغییرات آن بر آبهای زیرزمینی در این مناطق تاکید کند. این امر در کنار توجه به سایر عوامل مدیریتی میتواند منجر به توسعه پایدار در مقیاس دشت ها و حوضه های آبخیز شود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
حسین رفیعی مهر
دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
لطفعلی کوزه گر کالجی
گروه جغرافیای انسانی وآمایش، دانشکده علوم زمین، تهران، ایران