تئوری رشد اقتصادی مارکس و مقایسه آن با تئوری مراحل رشد روستو

امروزه اقتصاد توسعه را یک شاخه تحقیقاتی می دانند که از یک سو با تفسیر فرآیند تخصیص منابع و تحولاقتصادی در کشورهای کمتر توسعه یافته سر و کار دارد؛ و از سوی دیگر توصیه های علمی برای نیل به رشد و توسعهاقتصادی را در بر می گیرد. این پژوهش بر آن است تا به شرح دیدگاه های مارکس و روستو در خصوص رشداقتصادی بپردازد و در پایان به مقایسه دو تئوری بر اساس مروری بر مطالعات انجام شده در این زمینه بپردازد.نتایج مرور مطالعات انجام شده حاکی از این می باشد که با اینکه در دو تئوری تفاوت هایی به چشم می خورد ولیدر مجموع هر دو به نقش طبقه بالنده کارآفرین سرمایه دار اشاره دارند. همچنین، تاکید هر دو بیشتر متوجه نقشانباشت سرمایه در رشد اقتصادی است. هر دو تئوری نیز، رشد اقتصادی را نشانگر فرآیندی می دانند که چشم اندازرشد متراکم و انبوه را به همراه دارد.

کلیدواژه ها:

تئوری رشد اقتصادی مارکس ، تئوری رشد روستو