بررسی شخصیت بزهکار در پرتو مکاتب حقوق کیفری و جرم شناختی

درمان و احیای بزهکاردر وهله نخست نیازمند تشخیص صحیح و روشنی از شخصیت بزهکار است، لکن نگرش به شخصیت بزهکار در همه اعصار به یک شکل نبوده و گاه بدون توجه به شخصیت بزهکار و مولفه های موثردر ارتکاب جرم، صرفا بر اساس تبعات و زیانهای حاصل از جرم، مجرم مجازات میشد، و گاه بالعکس، حتی مجازات کردن در مقابل شنیع ترین اعمال مورد نکوهش قرار میگیرد و آن مواردی است که بزهکار فردی است که لحاظ صغر سن یا اختلال در قوای دماغی و عقلانی اش مرتکب جرم شده است. هر چند چنین دیدگاه هایی اکنون کاملا مورد پذیرش اند، اما تحولات حقوق جزا و سیاست جنایی نشان میدهد که بزهکار در همه زمانها و مکانها به یک شکل موضوع حقوق جزا و دستگاه عدالت کیفری واقع نشده است، لذا در این تحقیق، به تبیین شخصیت بزهکار از دیدگاه مکاتب مهم حقوق کیفری و جرم شناختی همچون مکتب کلاسیک، مکتب تحققی، مکتب واکنش اجتماعی، مکتب جمهوری خواه و عدالت ترمیمی پرداخته و درنهایت از دریچه بزه دیده شناسی علمی به عنوان یکی از دیدگاه های جدید جرم شناسی، به واکاوی شخصیت بزهکار به ویژه در حقوق ایران میپردازیم.

کلیدواژه ها:

بزهکار ، جرم شناسی ، بزهدیده شناسی علمی ، حقوق ایران.